Abstract:
این پژوهش، تحلیلی فلسفی- اقتصادی است که به عوامل عدم تمکین مودیان مالیاتی میپردازد. با وجود نظریات بسیار متنوعی که در مورد عوامل موثر بر تمکین مالیاتی، اخلاق مالیاتی و فرار مالیاتی وجود دارد، تلقی افراد از اخلاقی بودن یا نبودن عدم تمکین مالیاتی را میتوان از جنبه فلسفی و اقتصادی بررسی کرد. برخی از محققین فرار از پرداخت مالیات تحت هر شرایطی را اخلاقی نمیدانند، درحالیکه برخی از متفکرین حوزه اقتصاد و فلسفه عدم تمکین مالیاتی را تحت شرایط خاص غیراخلاقی نمیدانند. این پژوهش ابتدا با روش کتابخانهای عوامل و استدلالات موجود برای عدم تمکین مودیان مالیاتی را احصا میکند و سپس با استفاده از پرسشنامههای نخبگانی به بررسی تاثیر هر یک از این عوامل در عدم تمکین مودیان میپردازد و آنها را اولویتبندی میکند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که دو عامل فساد دولت یا تفکر اهریمنی مردم در مورد دولت و خدمتگذار بودن دولت به عنوان تاثیرگذارترین استدلالها و عوامل عدم تمکین مالیاتی شناخته میشوند.
This study deals with the philosophical-economic analysis of the factors of taxpayers' non-compliance. Despite the wide variety of theories about the factors affecting tax compliance, tax ethics, and tax evasion, individuals' perceptions of whether or not tax compliance is moral can be examined philosophically and economically. Some researchers do not consider tax evasion to be ethical under any circumstances, while some scholars in the fields of economics and philosophy do not consider tax evasion under certain conditions immoral. This study first uses the library method to analyze the existing factors and arguments for non-compliance of taxpayers, then, using the elite questionnaires, we examine and rank the impact of each of these factors on taxpayer's non-compliance. The results show that the two factors of "government corruption or demonic thinking of the people about the government" and "government service" are known as the most effective arguments and factors of non-compliance.
Machine summary:
مقدمه موضوع ماليات ها به عنوان يکي از منابع درآمدي دولت در جوامع مختلف مطرح ميشود، همچنين يکي از ابزارهاي سياست مالي دولت است که روند رشد اقتصادي را تسريع ميبخشد و يک منبع درآمد عمده و با ثبات براي دولت ها محسوب ميشود و در مقايسه با ساير روش هاي تأمين مالي، استفاده از آن کمترين آثار نامطلوب اقتصادي به همراه دارد (دامن کشيده و اصغري، ١٣٩٨).
اما اگر کسي از پرداخت ماليات تنها به اين دليل امتناع کند که تمايلي به پرداخت ندارد و يا اينکه وي داراي فرصت عدم تمکين مالياتي بدون شناسايي داشته باشد، در اين حالت آيا فرار از پرداخت عملي اخلاقي است ؟ اين مورد موجب ايجاد حالت هاي مختلفي ميشود، چرا که ديگر انتخاب به شکل اجباري نيست .
مطالعات تجربي با وجود اهميتي که تمکين مالياتي در کاهش هزينه هاي ماليات ستاني ايفا ميکند، مطالعات اندي در اين حوزه مخصوصاً در ايران انجام شده است و بيشتر مطالعات موجود در اين حوزه فرار مالياتي را صرفاً از جنبه اقتصادي مورد بررسي قرار داده اند.
اگر مردم بدانند عدم پرداخت ماليات توسط آنها به معناي پرداخت بيشتر فردي ديگر است و احساس تعهد به ساير مؤديان کنند، اين تفکر تأثير چنداني بر تمکين مالياتي افراد ندارد.
“Tax Morale affects tax Compliance: Evidence from Surveys and an Artificial Field Experiment”.
“Tax Evasion and Well-being: A Study of the Social and Institutional Context in Central and Eastern Europe”, European Journal of Political Economy, In Press, Corrected Proof, Available online 20 September 2016.