Abstract:
عامل گرایش به حافظهی تاریخی زنان بختیاری از جمله عوامل موثر بر چگونگی نقش آنان است زیرا که آموزههای سینه به سینه در طی دوران مختلف چنان قوی و ماندگار در ذهن آنان بوده است که سبک زندگی و روش زیستن با توجه به آن آموزهها را همواره به او یادآور میشود. از طرفی به دلیل تکرار پذیری این آموزهها در او درونی شده است و حتی با ورود به زندگی شهرنشینی برخی از آن آموزهها را مانند اجرای آیینهای گذار را همواره دنبال و تکرار میکند. با توجه به اسناد و شواهد باستانشناسی و شباهت در برررسی و تطابق برخی جنبههای زندگی زنان از جمله موارد حقوقی مربوط به زنان و آداب و رسوم آیینی مانند آداب مرتبط با فعالیتهای روزمره آنان، آیینهای مربوط امورات مذهبی زنان دوران عیلام باستان عصر مادینهی هستی، با آداب مذهبی امروز زنان بختیاری، همچنین قوانین مشابه با حقوق عرفی زنان بختیاری امروز در مقایسه با قوانین زنان در دوران عیلام باستان از جمله قوانین مربوط به ارث، شهود زنان، اثبات بیگناهی زنان، قوانین مربوط به ازدواج در موارد خاص مانند ازدواج زن بیوه با برادر شوهرش و قرار گرفتن منطقهی فرهنگی بختیاری در محدوده جغرافیای دوران عیلام دلایل مناسبی بر تطبیق جنبههای زندگی زنان بختیاری امروز با زنان عیلام باستان در زمینههای اجتماعی_فرهنگی و اقتصادی آنان میباشد که میتوان گفت حافظهی تاریخی این زنان و کهن الگوهای رفتاری آنان به دوران مادرشاهی تمدن عیلام باستان باز میگردد.
Machine summary:
بررسی و تطبیق حافظهی تاریخی فرهنگی زنان بختیاری با توجه به تمدن عیلام 1 باستان براساس مطالعات باستانشناسی سیده اعظم مرتضوی کارشناس ارشد ایرانشناسی دانشگاه میبد چکیده عامل گرایش به حافظهی تاریخی زنان بختیاری از جمله عوامل موثر بر چگونگی نقش آنان است زیرا که آموزههای سینه به سینه در طی دوران مختلف چنان قوی و ماندگار در ذهن آنان بوده است که سبک زندگی و روش زیستن با توجه به آن آموزهها را همواره به او یادآور میشود.
فرهنگ و تمدن ایلام به عنوان نخستین و قدیمیترین تمدنی شناخته میشود که به زمان زیادی (حداقل سه هزار سال) از تاریخ این سرزمین را در مراحل اولیه به خود اختصاص داده است و یا به عبارتی، تمدن عظیم ایلام، پلی را برای گذر از دوران پیش از تاریخ به دوران تاریخی سرزمین کنونی ایران محسوب میگردد که به استناد مدارک و شواهد باستانشناسی پایهگذار نخستین حکومت مرکزی در ایران میباشد که پس از گذراندن دورهی موسوم به آغاز ایلامی در کنار همسایگان غربیاش در دشت بینالنهرین، گاهی روابط مسالمتآمیز و گاهی روابط خصمانه و شدید داشته است (آمیه، 1394: 23-27).