Abstract:
مسئله خیر و شر از مهم ترین مفاهیمی هستند که همواره در طول تاریخ، زندگی انسان را جهت دار کردهاند. اصل مهم در
اندیشه ی اساطیر ایران باستان، ستیز میان نیروهای اهریمنی با نیروهای اهورایی است که تمام جهان را آوردگاه این دو
نیروی متخاصم میکند. تحت تاثیر این اندیشه در شاهنامه نیز به جنگ و ستیز میان این گروهها پرداخته شده است. در
شاهنامه شر و شرور در قالب شخصیتها و موجودات اهریمنی و مفاهیم و مضامین انتزاعی چون خشم، رشک، حسد،
ستم، آزمندی و... که نمایانگر نیروهای شر و بدی است، توصیف و نمود پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی
نیروهای شر و اهریمن در شاهنامه فردوسی است که جزو شاخص ترین آثار کل دوران ادبی ایران محسوب میگردد، تا
رهیافتی در شناخت هرچه بیشتر این نماد مهم در ادبیات حماسی و اساطیری باشد. پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخ به
پرسش که اهریمن در شاهنامه فردوسی دوران صفوی با چه صفات و ویژگیهایی توصیف شده است؟ انجام یافته است.
روش توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
Machine summary:
بنابراين ، ديوها فرزندان اهريمن و خود اهريمن نيز به عنوان ديو ديوان و سالار ديوها معرفي ميشود و دنياي بزرگي از ديوهاي مختلف به وجود ميآورد که هرکدام نماينده يکي از صفات زشت انساني يا بلاياي طبيعي همچون سيلاب و خشکسالي هستند و در اساطير ايراني ميتوان چهار دوره آفرينش پنداري، وجودي، هستيمند و انتزاعي را براي آن ها در نظر گرفت (اکبري مفاخر، ١٣٨٦: ٢٢).
به رشک اندر اهرمن بدسگال همي راي زد تا بباليد بال يکي بچه بودش چو گرگ سترگ دلاور شده با سپاهي بزرگ بزد چنگ وارونه ديو سياه دوتا اندر آورد بالاي شاه فکند آن تن شاه زاده به خاک به چنگال کردش کمرگاه چاک سيامک به دست خزوران ديو تبه گشت و ماند انجمن بي خديو پس از هجوم اهريمن و ديوان و کشته شدن سيامک ، نبرد کيومرث رنگي خدايي و آييني به خود ميگيرد و در نهايت آنان را شکست ميدهد و روي زمين را از وجود ديوان پاک ميکند.
٢- دو رنگ بودن پيکر و چهره : در سياهي پيکر ديوان رنگ ديگري نيز وجود دارد که در پيکر آن ها نمايان است به عنوان مثال ديو سپيد داراي تن سياه و موي سپيد است (اکبري مفاخر، ١٣٨٩: ٧١) به کردار دوزخ يکي چاه ديد تن ديو از آن تيرگي ناپديد به رنگ شبه روي، چون برف موي او جهان پر ز بالاي و پهناي علاوه بر ديوان ، موجودات اهريمني ديگر هم اين ويژگي را دارند، همانند زن جادو در خان سوم اسفنديار.