Abstract:
هدف پژوهش حاضر مطالعة تأثیر برنامة تعالی مدیریت بر نوآوری با نقش واسطهای چابکی و یادگیری سازمانی در مدارس متوسطة شهر ری بود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی و روش تحلیل از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعة پژوهش شامل کلیة مدیران مدارس متوسطة دوم ناحیة دو شهرستان ری به تعداد 175 نفر بوده که بر اساس فرمول یری کوکران و روش نمونهگیری طبقهای با اختصاص متناسب، 146 نفر از آنان انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای نوآوری مدارس ساعتچی، کامکاری و عسکریان (1389)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (2000)، یادگیری سازمانی نیف (2001)، و پرسشنامة محققساخته برای برنامة تعالی مدیریت مدرسه استفاده شده است. بررسی وضعیت متغیرها با استفاده از نرمافزار SPSS و لیزرل نشان داد، نوآوری (89/3)، چابکی سازمانی (80/3)، یادگیری سازمانی (78/3) و برنامة تعالی (73/3) بالاتر از حد متوسط بوده است. مدل معادلات ساختاری نیز با شاخصهای برازش مدل تأیید شد. بر این اساس، برنامة تعالی مدیریت مدرسه به طور مستقیم بر چابکی و یادگیری سازمانی و با میانجیگری چابکی و یادگیری سازمانی بر نوآوری تأثیرگذار بوده ولی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی تأثیرگذار نیست. میتوان اینگونه نتیجه گرفت برنامة تعالی مدیریت، نه تنها موجب ارتقای یادگیری و چابکی را فراهم میکند، بلکه نوآوری را به واسطة یادگیری و چابکی سازمانی تسهیل میکند. به عبارت دیگر، با اجرای برنامة تعالی مدیریت در مدرسه، نوآوری با به کارگیری عوامل چابکی و یادگیری سازمانی در سطح مدارس متوسطه محقق خواهد شد.
The purpose of this study was to study the effect of management excellence program on innovation with the mediating role of agility and organizational learning in high schools in Rey. The research method was descriptive-correlation and analysis method was structural equation modeling. The study population consisted of all secondary school principals in Rey, 146 people were selected out of 175 people, based on the Cochran sampling formula and stratified sampling method with appropriate allocation. Data were collected using the Innovation Questionnaire of Saatchi et al. (2010), Sharifi & Zhang (2000) Organizational Agility Niefe (2001), and the Researcher-made Questionnaire for the School Management Excellence Program. Examination of the status of variables using Spss and LISREL software showed that innovation (3.89), organizational agility (3.80), organizational learning (3.78) and excellence program (3.73) were above average. The structural equation model was confirmed with model fit indices. Accordingly, the school management excellence program has directly affected organizational agility and learning. Also, management excellence program mediated by agility and organizational learning has an impact on innovation but does not directly affect organizational innovation. It can be concluded that the management excellence program not only promotes learning and agility, but also facilitates innovation through organizational learning and agility.
Machine summary:
استاديار، گروه مديريت آموزشي، دانشگاه فرهنگيان ، تهران ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٦/٢٤؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٨/١٨) چکيده هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تأثير برنامۀ تعالي مديريت بر نوآوري با نقش واسطه اي چابکي و يادگيري سازماني در مدارس متوسطۀ شهر ري بود.
براي گردآوري داده ها از پرسشنامه هاي نوآوري مدارس ساعتچي، کامکاري و عسکريان (١٣٨٩)، چابکي سازماني شريفي و ژانگ (٢٠٠٠)، يادگيري سازماني نيف (٢٠٠١)، و پرسشنامۀ محقق ساخته براي برنامۀ تعالي مديريت مدرسه استفاده شده است .
بنابراين ، با توجه به تمايل شايان توجه مديران مدارس به اجراي برنامۀ تعالي مديريت مدرسه و دغدغۀ آموزش و پرورش مبني بر بيتحرکي، روزمرگي، عدم شادابي و عملکرد غير قابل قبول مدارس و همچنين ، عدم پيش بيني و تعبيه نوآوري در ساختار اداري با وجود تأثيري که نوآوري ميتواند در حيات در معرض خطر مدرسه داشته باشد، اين تحقيق در تلاش است تا تأثير متغيرهاي يادگيري و چابکي سازماني را به عنوان پيشايندهاي نوآوري بررسي کند.
Kim, Springer, Zhang & Park 3.
از آنجا که در پژوهش حاضر به مطالعۀ تأثير برنامۀ تعالي مديريت بر نوآوري با نقش واسطه اي چابکي و يادگيري سازماني پرداخته شده است ، مدل مفهومي به صورت زير ترسيم و بررسي شده است : شکل ١.
نتايج اين بخش از پژوهش حاضر (تأثير برنامۀ تعالي مديريت مدرسه بر چابکي سازماني)، با پژوهش هاي ميرکمالي و همکاران (١٣٩٤)، ميرکمالي و فتاحيفر (١٣٩٥) همسو است و با تحقيقات مرادي، نادري و پورکريمي (١٣٩٣)، قدم پور و زندکريمي (١٣٩٨)، و بنياسد، حسين قليزاده و امين خندقي (١٣٩٦) ناهمسو است .