Abstract:
دولتملتسازی ازجمله مباحث راهبردی است که در ایران طی سالهای اخیر مورد توجه جدی واقع شده است. پرداختن به این موضوع در جمهوری اسلامی، هنگامی ضریب اهمیت بیشتری مییابد که کشور تازهتأسیس جمهوری آذربایجان با اکثریت جمعیتیِ شیعه، در فضای پیرامونی ایران، در مسیر تحقق این فرآیند بوده و هرگونه تأثیر مثبت و منفی در این روند یا اختلال در آن، بهصورت مستقیم بر امنیت جمهوری اسلامی نیز اثرگذار است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش اساسی است که نقش بازیگران خارجی در فرایند دولت ـ ملتسازی جمهوری آذربایجان تاکنون چگونه بوده و جمهوری اسلامی چه راهبردی را باید در این رابطه اتخاذ کند؟ با یافتههای ناشی از تحلیل فرضیه تحقیق، به شیوهای توصیفی ـ تحلیلی نشان داده خواهد شد که این روند علاوهبر مسائل داخلی، بهشدت متأثر از عوامل بیرونی است و قدرتهای منطقهای و جهانی، موجبات تقویت بُعد امنیتی و نظامی علیاف شده و توازن توسعه در سایر ابعاد سیاسی و اقتصادی دچار اختلال شده است. در این بین، روسیه با هدف حفظ نفوذ در حیاط خلوت خود؛ آمریکا با راهبرد کنترل جهان؛ ناتو و اروپا در امتداد سیاستهای آمریکا به جهت کنترل روسیه؛ اسرائیل با هدف حضور مستقیم در نزدیکی مرزهای ایران؛ ترکیه با اهداف نوعثمانیگری و عربستان با نیت گسترش ایدئولوژی وهابیت در منطقه، روند دولت ـ ملتسازی را در این جمهوری مختل کردهاند. در این بین جمهوری اسلامی ایران، با پیروی از اصول سیاست خارجی خود مبتنیبر عزت، حکمت و مصلحت، سعی در تنشزدایی و همگرایی در منطقه داشته ولی در نزاع بین دو همسایه (جمهوری آذربایجان و ارمنستان) بهدلیل منازعه کلان غرب و شرق در این منطقه از یکسو و شیطنتهای پانترکی و صهیونیستی ازسوی دیگر، در کنار مواجهه رسانهای جهانی با انقلاب اسلامی، به جانبداری متهم شده و نتوانسته است در عمل، حُسن نیت خود را به روابط راهبردی و پایدار با جمهوری آذربایجان تبدیل کند.
Government-making is one of the strategic issues that has received serious attention in Iran in recent years. Addressing this issue in the Islamic Republic becomes even more important when the newly established country of the Republic of Azerbaijan with a majority Shiite population is on the way to this process and directly affects the security of the Islamic Republic. This study seeks to answer the fundamental question of what is the role of foreign actors in the process of state-building of the Republic of Azerbaijan so far and what strategy should the Islamic Republic adopt in this regard? The findings of the analysis of the research hypothesis in a descriptive-analytical manner will show that the main failure of this country in the process of state-building, in addition to internal issues, is strongly influenced by external factors that strengthen the security dimension. And the fibrous system is constantly intensifying internal disruptive factors and unbalanced development. On the other hand, the Islamic Republic of Iran, by adopting a foreign policy based on dignity, wisdom and expediency based on friendship with its neighbors, has tried to manage tensions in the Nagorno-Karabakh conflict and despite repeated emphasis on the rights of the Republic of Azerbaijan In this region and facing the Islamic Revolution, especially in the media, in the form of pan-Turkish mischief, he has been accused of supporting Armenia against the Muslim nation of Azerbaijan and has not been able to turn his goodwill into strategic and stable relations with the government.
Machine summary:
اين پژوهش درصدد پاسخ گويي به اين پرسش اساسـي اسـت که نقش بازيگران خارجي در فرايند دولت ـ ملت سـازي جمهـوري آذربايجـان تـاکنون چگونـه بـوده و جمهوري اسلامي چه راهبردي را بايد در اين رابطه اتخاذ کند؟ بـا يافتـه هـاي ناشـي از تحليـل فرضـيه تحقيق ، به شيوه اي توصيفي ـ تحليلي نشان داده خواهد شد که اين روند علاوه بر مسائل داخلي، به شدت متأثر از عوامل بيروني است و قدرت هاي منطقـه اي و جهـاني، موجبـات تقويـتُ بعـد امنيتـي و نظـامي علياف شده و توازن توسعه در ساير ابعاد سياسي و اقتصادي دچار اخـتلال شـده اسـت .
بـه همين روي، عواملي که باعث کندشدن روند دولت ـ ملت سازي در کشـور جمهـوري آذربايجـان شده است ، بايد احصا شود تا اين امکان به وجود بيايد که براي آن ها برنامـه ريـزي شـده و بتـوان بـا چالش هاي آن روبرو شد.
به همين جهت سؤال محوري اين پـژوهش ايـن خواهـد بـود کـه نقـش بازيگران خارجي در فرايند دولت ـ ملت سازي در جمهوري آذربايجـان تـا کنـون چگونـه بـوده و ايران بايد چه راهبردي را در اين رابطه اتخاذ کند؟ فرضيه پژوهش نيز بر اين مبنا استوار اسـت کـه قدرت هاي منطقه اي و جهاني با استمرار تأثير منفي خود در روند دولت ـ ملت سازي در جمهـوري آذربايجان ، موجب حفظ گسل هاي منازعاتي شده و با دميدن بر التهابـات مختلـف قـومي، دينـي و مذهبي عامدانه ، روند دولت ـ ملت سازي را به جهت حفظ نفوذ خود مختل ميکنند و با سوارشدن بر بنيان هاي غيراصيل دموکراتيک ، گروه بندي هاي نمايشي سياسي و بحران هاي چندگانه هـويتي و سرزميني، موجب تضعيف فرايند دولت ـ ملت سازي ميشـوند.