Abstract:
زمینه و هدف: مثنوی حماسی-تاریخی کمترشناخته شدۀ «آشوب هندوستان» رزم نامه ا ی تراژیک از جنگ قدرت در خاندان گورکانی در واپسین سالهای زندگی شاهجهان بر بنیاد مشاهدات عینی و روایت «بهشتی شیرازی» است. این پژوهش تلاش میکند با معرفی جامع «آشوب هندوستان» -که تاکنون کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته- و واکاوی نگرش سراینده به رویداهای تاریخی، به این پرسش پاسخ دهد که برجسته ترین ویژگیهای سبکی و محتوایی منظومه در سطوح آوایی، واژگانی و بلاغی کدامند؟ تا با سبک شناسی اثر راه برای شناخت بهتر شاعر و اثرش هموار شود.
روش مطالعه: این پژوهش به شیوۀ توصیفی-تحلیلی ازطریق مراجعه به مراجع و منابع موجود و مرتبط با زندگی «بهشتی شیرازی» و ویژگیهای سبکی و محتوایی «آشوب هندوستان» صورت گرفته است.
یافته ها: این منظومه یکی از آثار ادبی تاریخنگاری در شبه قارۀ هند بر مبنای تلفیق تاریخ روایی و روایت ادبی مبتنی بر اندیشه و باورهای سراینده ای آگاه به تاریخ و فنون ادبی است. «بهشتی شیرازی» با آشنایی با فنون ادبی، حضور در دربار شاهجهان و مشاهدۀ مستقیم رویدادهای تاریخی پایان عمر او، با تاریخنگری و تحلیل رویدادها، روایتی منسجم از بخشی مهم و حساس در تاریخ هند را در 17 واقعه با بیانی سلیس پیش روی خوانندگان به نمایش گذاشته است. شعر او ساده و روان اما منسجم و استوار است. طنین بحر متقارب در این مثنوی بخوبی به گوش میرسد. قافیه ها تداعیکنندۀ فضا و مکمل لحن حماسی است. زبان سراینده حماسی، اما در مواردی بعلت ناهماهنگی با مضمون و محتوا به آفرینش فضای حماسی ختم نمیشود. گزینشهای واژگانی معنادار است و کلمات و ترکیبات حماسی در ارتقای بیان حماسی تاثیرگذارند. اگرچه حماسه جولانگاه صنعتپردازی نیست، استفاده از آرایه های ادبی با غلبۀ اغراق و تشبیه ضمن برجسته نمایی کلام سهم عمده ای در ایجاد پویایی و تحرک در منظومه دارند.
نتیجه گیری: تلفیق منسجم تاریخ روایی و روایت ادبی، افزایش موسیقی و آهنگین کردن کلام با استفاده از قافیه های اسمی، واژگان و ترکیبات سازگار با بیان حماسی، تضعیف صلابت زبان حماسی با ردیفهای فعلی، بسامد کم صدامعنایی حاصل از واج آرایی، ایجاد وحدت شکلی و هارمونی کلمات با استفاده از تکرار و جناس، انسجام و استواری کلام، استفاده از ابزارهای تصویرآفرین اغراقهای مصور، تشبیهات محسوس، استعاره ، کنایه های اسنادی، تلمیحات اسطوره ای، ساقینامه سرایی، اخلاق مداری و اندرز از محوریترین ویژگیهای سبکی و محتوایی این مثنوی است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: The unknown epic-historical Masnavi of the Turmoil of India describes a tragic war of power in the Great Mongol dynasty in the last years of Shah Jahan's life based on objective observations and the honest narration of the Persian poet Beheshti Shirazi.This epic is one of the literary works of historiography in the Indian subcontinent combinated of narrative historical and literary narrative by a poet aware of historiography and literary techniques. This study tries to answer the basic question of what are the most prominent stylistic and content features of this work at the phonetic, lexical and rhetorical levels which has been hidden from the view of other scholars. The poet's attitude towards historical events is analysed too.
METHODOLOGY: This descriptive-analytical study was conducted by referring to existing sources and other sources related to the life of Beheshti Shirazi and the stylistic and content characteristics of the Turmoil of india
FINDINGS: The research findings show that Beheshti, by mastering the knowledge of the time, familiarity with literary techniques, attending the court of Shah Jahan and directly observing of the historical events of the end of this powerful king and plecise analysising of the events, has composed a coherent narrative of an important and sensitive part of Indian history. He has been presented in 17 events with a smooth expression the beautiful descriptions and illustrations to the readers. Also, the end of the narrative of this sad battle of fratricide is the compilation of instructive advice based on historical documents.
CONCLUSION: Easy way to avoid, difficult writing,coherent combination of narrative history and literary narration,increase of verbal music in the form of using nominal rhymes compatible with epic language and epic words in rhyme,weakening the strength of epic language by using the verbs in exding syllabes, low frequency of semantics resulting from phonology, creating formal unity and harmony of words using repetition and punctuation,success in meaningful choices of words and epic combinations and lexical appropriateness, lexical coherence and stability,use of description in the horizontal axis and Vertical storytelling,narrative and descriptive characterization a direct and indirect way,use of pictorial tools of tangible similes, metaphorical metaphors, illustrated exaggerations, documentary allusions, mythical allusions,mystical and epistemological style,Ethics, orientation and depiction of human character and advice are the most central features of the style and content of this Masnavi.
Machine summary:
نتيجه گيري: تلفيق منسجم تاريخ روايي و روايت ادبي، افزايش موسيقي و آهنگين کردن کلام با استفاده از قافيه هاي اسمي، واژگان و ترکيبات سازگار با بيان حماسي، تضعيف صلابت زبان حماسي با رديفهاي فعلي، بسامد کم صدامعنايي حاصل از واج آرايي، ايجاد وحدت شکلي و هارموني کلمات با استفاده از تکرار و جناس ، انسجام و استواري کلام ، استفاده از ابزارهاي تصويرآفرين اغراقهاي مصور، تشبيهات محسوس ، استعاره ، کنايه هاي اسنادي، تلميحات اسطوره اي، ساقي نامه سرايي، اخلاق مداري و اندرز از محوريترين ويژگيهاي سبکي و محتوايي اين مثنوي است .
نويسندگان ميکوشند به اين پرسشها پاسخ دهند: آشوب هندوستان چه زماني و با چه هدفي و به دست چه کسي سروده شده است ؟ ساختار اثر چگونه است و سراينده به چه مطالبي با چه رويکردي توجه کرده است ؟ ويژگيهاي محتوايي زباني، سبکي و ادبي منظومه چيست ؟ منظومه از نظر حماسي چه امتيازها و ارزشهايي دارد؟ ضرورت و سابقۀ پژوهش آشوب هندوستان براي نخستين بار به همت سيده خورشيد فاطمه حسيني براساس نسخۀ خطي نول کشور نوشتۀ سال ١٠٥٠ هجري قمري تصحيح و در آگوست ٢٠٠٩ (١٣٨٨) در دهلي نو چاپ شد.
نگارندگان با بررسي ٦٠٠ بيت ، ١١٠ کلمۀ قافيۀ مختوم به «آ» و «او» را استخراج کردند: اگر درد شه را بود جان دوا کنم هر نفس تازه جاني فدا (آشوب هندوستان ، بهشتي: ص ٨٦) چو آن هر دو شاهنشه کامجوي نمودند تدبير رزم عدوي (همان : ص ١٢٣) بيشتر قافيه هاي منظومه اسمي و با منطق قافيه در زبان حماسي سازگار است .