Abstract:
امروزه، صاحبنظران و نهادهای توسعه، کارآفرینی روستایی را مداخله ای راهبردی برای ارتقای توسعه روستایی و تسریع در روند آن می دانندکه نقشی مهم در کاهش فقر و توسعه عدالت اجتماعی و نیز ایجاد فرصت های شغلی فراوان برای روستاییان دارد. بر این اساس، مطالعة حاضر، با هدف توسعه کارآفرینی روستایی، در پی پاسخ بدین پرسش بود که «چگونه میتوان از طریق مطالعه نقش میانجی توانمندسازی روستاییان، موجب بهبود عملکرد زیست بوم و توسعه کارآفرینی در فضای روستایی کشور ایران شد؟». پژوهش کاربردی حاضر، با بهره گیری از روش کمی و راهبرد مدلسازی معادلات ساختاری، به روش حداقل مربعات جزیی با رویکرد PLS انجام شد. گردآوری داده های پژوهش از طریق تکمیل 102 پرسشنامه محقق ساخت روا و پایا با روش نمونه گیری خوشه ای در بازه زمانی 1399-1398 صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که دو جریان توانمندساز شناختی شامل توانمندسازهای فردی، گروهی و بنگاهی و جریان توانمندساز عاطفی یا روانشناختی با تأثیرپذیری از ابعادی همچون رفع موانع و بهبود محیط کسب وکار روستایی، حمایت و پشتیبانی از کسب وکارهای روستایی، طرح و برنامه روستایی، و اهداف و ارزشهای کارآفرینی روستایی، می توانند منجر به توسعه کارآفرینی روستایی با شاخص هایی همچون ایجاد و یا حفظ و توسعه کسب وکارهای روستایی و یا کارآفرینی اجتماعی روستایی شوند. در پایان، بر اساس یافتههای پژوهش، چند پیشنهاد کاربردی از جمله آگاهی افزایی در خصوص مؤلفه های توانمندساز در سه سطح فرد، گروه و بنگاه به کسب وکارهای روستایی، نقش آفرینی مربیان و مرشدان کسب وکارهای روستایی، نقش آفرینی های چندگانه دولت کارآفرین و نقش آفرینی کلیدی و حیاتی جوامع محلی ارائه شد.
Today, experts and development institutions consider rural entrepreneurship as a strategic intervention to promote rural development and accelerate its process, which has an important role in reducing poverty and developing social justice as well as creating many job opportunities for rural people. Accordingly, this study aimed mainly at developing rural entrepreneurship. For this purpose, it sought to answer the question: How can we improve the ecological performance and development of entrepreneurship in rural Iran by studying the mediating role of rural empowerment? The present applied research, using quantitative method with a structural equation modeling strategy, was performed by partial least squares (PLS) method and approach. The required data were collected through 102 valid and reliable researcher-made questionnaires by cluster sampling method in the period 2019-2020. The results showed that two streams of cognitive empowerment including individual, group and enterprise empowerment and emotional or psychological empowerment stream with the impact of dimensions such as removing barriers and improving the rural business environment, supporting rural businesses, rural plans and programs, and the goals and values of rural entrepreneurship can lead to the development of rural entrepreneurship with indicators such as the creation or maintenance of rural businesses or rural social entrepreneurship. Finally, based on the study findings, some practical suggestions, including raising awareness about empowerment components at three levels of individual, group and enterprise to rural businesses, the role of educators and mentors of rural businesses, the multiple roles of the entrepreneurial government and the key and vital role of local communities were presented.
Machine summary:
نتايج تحقيق نشـان داد کـه دو جريـان توانمندسـاز شـناختي شـامل توانمندسازهاي فردي، گروهي و بنگاهي و جريان توانمندساز عاطفي يا روان شناختي بـا تأثيرپـذيري از ابعادي همچون رفع موانع و بهبود محيط کسب وکار روستايي، حمايـت و پشـتيباني از کسـب وکارهـاي روستايي، طرح و برنامه روستايي، و اهداف و ارزش هاي کارآفريني روستايي، ميتوانند منجر به توسعه کارآفريني روستايي با شاخص هايي همچون ايجاد و يا حفظ و توسـعه کسـب وکارهـاي روسـتايي و يـا کارآفريني اجتماعي روستايي شوند.
در پژوهش حاضر، از نظريه توانمندسازي استفاده شده است (٢٠١٧ ,Rural Development Document) امروزه ، اغلب کشورها براي دستيابي به توسعۀ پايدار، «توانمندسازي» را کارآمدترين روش يافته اند (٢٠٠١ ,Parsons).
از اين رو، هدف پژوهش حاضر ارائه مدلي يکپارچه براي تبيين ابعاد و مؤلفه هاي مهم توسعه کارآفريني روستايي و سنجش ميزان اثرگذاري آنهاست و بدين پرسش پاسخ داده خواهد شد که «چگونه مي توان از طريق مطالعه نقش ميانجي توانمندسازي روستاييان موجب بهبود عملکرد زيست بوم و توسعه کارآفريني در فضاي روستايي کشور ايران شد؟».
از آنجا که پژوهش حاضر متغير ميانجي توانمندسازي (شناختي و روان شناختي) را به عنوان تغييردهندة سازوکار اثر ابعاد زيست بوم کارآفريني روستايي بر توسعه کارآفريني روستايي معرفي و از نظريه سلسله مراتب لاويج و استينر (١٩٦١ ,Lavidge and Steiner) به منظور ارائه تبييني جديد براي معرفي سازه توانمندسازي استفاده کرده است ، بر اساس سنخ شناسي کولکوئيت و زاپاتا- فلان (٢٠٠٧ ,Colquitt and Zapata-Phelan)، ميزان مشارکت نظري پژوهش حاضر در رده توسعه دهندگان قرار ميگيرد، که اين گونه آثار پژوهشي حد بسيار بالايي از فعاليت ساخت نظريه و آزمون نظريه را به صورت توأمان دارند.