Abstract:
زمینه و هدف: یکی از مهمترین پدیدههای حیات انسانی و اجتماعی، ارتکاب افراد به جرم و بزهکاری است، که از دیرباز گریبانگیر جوامع انسانی بوده و سلامت افراد جامعه را به خطر میاندازد. افرادی که منحرف شناخته میشوند، نتوانستهاند خود را با موازین و قوانین اجتماعی جامعه وفق دهند. این عدم توازن و ناهماهنگی، علل متعددی دارد که ریشه و علل آن را باید هم در فرد و هم در جامعه جستجو نمود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بیسازمانی اجتماعی، بینظمی و ناهنجاری اجتماعی در بزهکاری نوجوانان شهر قزوین نگاشته شده است.
روششناسی: روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی میباشد، جهت انتخاب نمونه پژوهش از بین کلیه دانشآموزان متوسطه دوم شهر قزوین که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودهاند، با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، تعداد 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، که روایی آن از طریق متخصصان و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ(71/0) محاسبه شد.
یافتهها: باتوجه به ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری(05/0) ارتباط بسیار قوی بین بیسازمانی اجتماعی و مدیریت ناهنجاری و بینظمی اجتماعی(25/0) بر بزهکاری وجود دارد. همچنین یافتههای بدست آمده از آزمون رگرسیون چندگانه، نشاندهنده این واقعیت است، تعامل با همسالان بزهکار و یافتن همدست(68/0)، نگرش مساعد (71/0) و شبکه و نحوه روابط بین افراد (72/0) با مقدار بتا (47/0)، در سطح بالا در بزهکاری نوجوانان دارد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که کاهش روابط بین خانواده و دوستان، نگرش مثبت نوجوانان به بزه و جرم و وجود همدستان مشکلدار شرایط را برای بینظمی و ناهنجاری اجتماعی فراهم نموده، که زمینه بیسازمانی اجتماعی و بزهکاری نوجوانان را محیا میکند.
Background and objectives: One of the most important phenomena of human and social life is the people committing crime and delinquency, which has long been a threat to human societies and endangers the health of people in society. People who are distracted cannot adapt themselves to the social rules and standards of society. This imbalance and inconsistency have several causes, the root causes of which must be sought both in the individual and in society. Therefore, the present study aims to investigate the relationship between social disorder, social disorder and abnormality in juvenile delinquency in Qazvin. Methodology: The research method is descriptive-survey. A sample of 450 students was selected from all second grade high school students in the city of Qazvin, who were studying in the academic year of 2016-2017 using a multi-stage cluster sampling method. A researcher-made questionnaire was employed for data collection. Its validity was examined through the panel of experts and its reliability was calculated using Cronbach's alpha (0.71). The data were analyzed using Pearson correlation, bivariate regression and multivariate regression. Findings: Considering the Pearson correlation coefficient (0.05), there is a significant relationship between social disorder and social abnormality and disorder management (0.25) on delinquency. Also, the findings from the multiple regression test show that the interaction with delinquent peers and finding an accomplice (0.68), favorable attitude (0.71) and network and the relationship between individuals (0.72) has a high level with beta value (0.47) in juvenile delinquency. Results: The results showed that reducing the relationship between family and friends, the positive attitude of adolescents to crime and delinquency, and the presence of problematic contributors to social disorder and social anomalies provide the ground for social exclusion and juvenile delinquency
Machine summary:
بررسي رابطه بين مديريت بي سازماني اجتماعي ، بي نظمي ناهنجاري اجتماعي در بزهکاري نوجوانان شهر قزوين تاريخ دريافت : ١٣٩٧/١١/٢٣ تاريخ پذيرش: ١٣٩٨/٠٢/٠٥ محمد مهدي مظفري ١، کلثوم روشن قياس ٢، محرمعلي بلباسي 3 از صفحه ٩٧ تا ١٨ ١ چکيده زمينه و هدف: يکي از مهم ترين پديدههاي حيات انساني و اجتماعي، ارتکاب افراد به جرم و بزهکاري است ، که از ديرباز گريبانگير جوامع انساني بوده و سلامت افراد جامعه را به خطر مياندازد.
همچنين يافته هاي بدست آمده از آزمون رگرسيون چندگانه ، نشاندهنده اين واقعيت است ، تعامل با همسالان بزهکار و يافتن همدست (٠/٦٨)، نگرش مساعد (٠/٧١) و شبکه و نحوه روابط بين افراد (٠/٧٢) با مقدار بتا (٠/٤٧)، در سطح بالا در بزهکاري نوجوانان دارد.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که کاهش روابط بين خانواده و دوستان، نگرش مثبت نوجوانان به بزه و جرم و وجود همدستان مشکل دار شرايط را براي بينظمي و ناهنجاري اجتماعي فراهم نموده، که زمينه بيسازماني اجتماعي و بزهکاري نوجوانان را محيا ميکند.
مدل مفهومي پژوهش براي تعيين نقش مديريت بيسازماني اجتماعي، بينظمي و ناهنجاري اجتماعي در بزهکاري نوجوانان، با استفاده از نظريه هاي مطرح شده رابطه مورد نظر تبيين و مورد بررسي قرار گرفته شده، و مدل تحليلي زير ارائه شد: 1-Social disorganization theory 2-Shaw&McKay 3- McCrea (به تصویز صفحه رجوع شود) شکل ١- مدل مفهومي پژوهش روش پژوهش روش پژوهش حاضر، توصيفي- پيمايشي است .
براساس يافته هاي بدست آمده، بين دو متغير بيسازماني اجتماعي و ناهنجاري و بينظمي اجتماعي در بزهکاري با ضريب همبستگي ٠/٢٥ در سطح آلفاي ٠/٠٥ رابطه وجود دارد.