Abstract:
تردیدی وجود ندارد که امروزه، سازمانها یکی از مهمترین نهادهای اجتماعیای هستند که در پیشرفت و توسعۀ جوامع، نقشی عمده ایفا میکنند و نقش آفرینی آنها در برآوردن نیازهای جوامع، مشروط به وجودداشتن مدیران توانمند و اثرگذار است. در گذشته، سازمانها بهصورت کنونی وجود نداشتند؛ اما در مجموعه ها و نهادهای اجتماعی قدیم نیز نقش افرادی بهعنوان کارآفرین یا رهبر در ترسیم نقشۀ راه و برقرارکردن عدالت درمیان افراد جامعه، ضرورتی انکارناپذیر بود. ازمیان فیلسوفان مسلمان، ابنسینا در آثار متعدد خود به اهمیت اجتماع و مشارکت همگان برای رسیدن به اهدافی همچون سعادت همۀ افراد جامعه و همچنین ضرورت وجود فردی مدیر و عادل برای رهبری و مدیریت مردم اشاره کرده است. از آنجا که او همواره بهدنبال تلفیق اندیشههای یونانی و اسلامی بوده، بسیاری از تفکراتش دربارۀ مسائلی همچون ضرورت وجود نهادهای اجتماعی، نحوۀ مدیریت جامعه، و ویژگیهای رهبر و مدیر خردمند با نظریات فیلسوفان غربی مانند افلاطون، همراستاست. در این پژوهش، ازطریق گردآوری دادهها با استفاده از روش کتابخانهای، ضمن اشاره به برخی نظریات و اندیشههای فیلسوفان غربی دربارۀ ضرورت وجود مدیر و رهبر اخلاقمدار و همچنین چگونگی ادارۀ خردمندانۀ سازمانها، با تحلیل و توصیف محتوایی، آرای ابنسینا در این زمینه را تبیین و بررسی میکنیم. پژوهش حاضر ازنوع میان رشته ای و متعلق به حوزۀ فلسفۀ کاربردی است.
Machine summary:
ازمیان فیلسوفان مسلمان ، ابن سینا در آثار متعدد خود به اهمیت اجتماع و مشارکت همگان برای رسیدن به اهدافی همچون سعادت همۀ افراد جامعه و همچنین ضرورت وجود فردی مدیر و عادل برای رهبری و مدیریت مردم اشاره کرده است .
در اینجا بررسی آثار فیلسوفان مسلمان و آشنایی با آرای ایشان درباره سیاست و چگونگی مدیریت یک سازمان و نیز ویژگیهای یک مدیر اخلاق مدار و فضیلت محور، ضروری مینماید؛ حال آنکه در دوران معاصر، کمتر به این مسئله توجه شده است .
ابن سینا معتقد است در تدبیر و رهبری سازمان ، اگر افراد فضایل اخلاقی را در خود پرورش داده و به این مرتبه دست یافته باشند و درزمره پاکان (ازکیا) قرار گیرند، شایستگی لازم برای مدیریت و رهبری را دارند (ابن سینا، ١٣٨٣ج ، ص .
در این حوزه میتوان از اخلاق با ارائۀ مجموعه ای از راه حل ها درباره انواع گوناگون کشمکش های صاحبان سود در سازمان ها، به عنوان ابزاری جدید، به صورتی گسترده استفاده کرد؛ علاوه بر آن ، اخلاق به توسعه یافتن سازمان ها کمک میکند و دیدگاهی راهبردی را در آن ها ازطریق آموزش دادن این مسئله به وجود میآورد که چگونه با احترام گزاردن به افراد در سازمان و تحقق بخشیدن مشارکت های کلی و جزئی درمیان آنان زندگی خوبی پیش رویشان قرار میگیرد (ابن سینا، ١٤٠٥ق ، ص .