Abstract:
مفهوم دترمینیسم (Determinism) در طول تاریخ فیزیک تحولات بسیاری داشته و امروزه نیز از مسائل مطرح در فیزیک معاصر است. حتّی برخی حذف آن را از عوامل اصلی تحول فیزیک کلاسیک به فیزیک جدید قلمداد کردهاند. سوء تفاهمها و مشکلات علمی متعددی راجع به این مفهوم وجود دارد. فهم و تحلیل فلسفی دقیق از این مفهوم میتواند گره از برخی از مشکلات علوم مختلف، خصوصا فیزیک باز کند. از همینرو تعریفهای لغوی و اصطلاحی و اقسام «دترمینیسم» و سپس سیر تحولی این مفهوم در علم و فلسفه غرب را پی میگیریم. بنابراین در مییابیم که «دترمینیسم» در فیزیک کلاسیک و "تعریف لاپلاسی" یک چهره کامل و جهانی به خود گرفته، اما در فیزیک کوانتوم بهعنوان معضل و مزاحم قلمداد شده است. ما چارچوب جدیدی از مفهوم دترمینیسم را ارائه میدهیم. اینجاست که از لوازم مفهومی طرحشده نگرش جدیدی راجع به دترمینیسم بهدست میآید. در نهایت تلاش میکنیم معضل طرحشده را حل کنیم. از نگاه ما، ویژگیهای دترمینیسم را نمیتوان کنار گذاشت. بنابراین دترمینیسم را نمیتوان از علم حذف کرد. مکانیک کوانتومی نیز نهایتا منکر دترمینیسم جهانی و کامل است و قائل به نوعی از «دترمینیسم ناقص، موضعی و آماری» است.
As an ongoing concept in contemporary physics, determinism has embraced many changes during the history of physics; today it is one of the living issues of contemporary physics. Some scholars have deemed its removal as the main grounds for the development of classical physics into the modern one. There are several misunderstandings and scientific problems about this concept. Sound understanding and a precise philosophical analysis of the term can eliminate some of those problems particularly in physics. Accordingly, we follow up the literal and technical meanings and different kinds of determinism and then the course of its development both in science and Western philosophy. We thus come to know that determinism in classical physics and the “Laplacian definition” has assumed a perfect and global face; however, in quantum physics it proved to be a hard nut to crack. We have suggested a new framework for the concept of determinism thus providing a new approach to determinism out of its proposed conceptual implications. In the end, the authors try to clear up the incurred problem. They hold that they cannot get rid of the consequences of determinism thus it might not be eliminated from science, altogether. In the long run, Quantum mechanics goes to deny the perfect and global determinism, but might fall in some “imperfect local and statistical determinism”.
Machine summary:
تحليل مفهـوميدترمينيسـم هـيچ گـاه بـه صـورت کامل ومنسجم نبوده وصرفابه صورت ضمنيوگذرابه آن پرداخته شده است .
تعريف لغوي به صورت کلي براي لغت «دترمينيسم »ـکه ازريشه «دترماين »گرفته شـده اسـت ـولغـات مشـابه آن ،ميتوان چندنوع سابقه استعمالي درنظرگرفت : الف ) ويژگي درزبان لاتين بعدازميلاد،«دترمينيشـن »(determination)بـا«ويژگـي»(characteristic)(کمـيويـا کيفي)هم معني بوده ودرزبان هاي مختلف اروپايي،به ويژه آلمانيبه کاررفته است .
درنتيجه مي توان آينده رابـرطبـق گذشـته بـه صـورت مشـخص و معين پيش بينيکرد(Ibid).
ح ) دترمينيسم کلي برخي ازفيلسوفان به صورت کليتعريف کرده اندکه «هرچيزيتابع تحقـق شـرايط مخصـوص بـه خـود است ودرصورت تحقق آن شرايط ،شي ءياحادثه موردنظرمحقق مي شود»(پوپر، ۱۳۷۵، ص ۲۶).
ولي برآيندسيستم به گونه اي است که نهايتايک مسيرمشخص براي آنهـاتعيـين مـي شود(p١٧ ,١٩٧٩.
پـس درنگـاه فيلسـوفان علـم ، توجه به تاريخ سيرعلوم براي بررسي دقيق بحران هابسيارضروري است (p١٦٦ ,١٩٦٦,Jammer).
دترمينيسم علي خام تولدمفهوم وقانون دترمينيسم »مربوط به زمان هاي بسياردور،نظيرفلسفه باستاني است .
ازهمين جابودکه توضيح وتبيين جهان به وسيله قوانين فيزيکيآغازگشت ؛هرچندامروزه اين قوانين بدون پيوست هاي کلامي است .
دردهه دوم وسـوم قـرن بيسـتم وبـاقـوت گـرفتن تفسـيرکپنهـاگي ازمکانيـک کوانتومي وطرح نظريه عدم قطعيت هايزنبرگ وتحليل هاي بور،اين مسأله به يک معضل تبديل شـد ودرنتيجه «دترمينيسم »مغضوب دانشمندان شد(سروي و ديگران ، ۱۳۸۸، ص ۱۷۹).
عليت ودترمينيسم به يک معضل پيچيده ولاينحل تبديل شده است .
احتمال انکار دترمينيسم به صورت کامل کليديترين سوال راجع به «دترمينيسم »،امکان کنارگذاشتن کامل اين مفهوم درعلـوم طبيعـي،بـه خصوص فيزيک است .
پس مفهوم «دترمينيسم »درعلـوم ،اصـل مسـلم ومفـروض اسـت و صرفابايددقت کردکه کدام نوع آن به کاررفته است .