Abstract:
پژوهش حاضر در نظر دارد با مطالعة تاریخی و استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، علل ظهور و سقوط سلسلة قاجاریه را با تأکید بیشتر بر دلایل و عوامل زوال و سقوط این حکومت براساس نظریة ابنخلدون بررسی و تبیین نماید. نظریة ابنخلدون به عنوان چهارچوب نظری انتخاب شده است؛ با ذکر این نکته که در تبیین ظهور و سقوط حکومتهای معاصر از جمله قاجاریه لازم است این نظریه بازنگری شده و عوامل جدید نیز در این خصوص مدنظر قرار گیرند.بدین منظور علاوه بر ارزیابی و بهروز نمودن شاخصهای نظریة ابنخلدون از قبیل عصبیت، موالی و انواع فساد، به عوامل جدیدی که در دوران معاصر در پایداری و بویژه در سقوط حکومتها مؤثر هستند، شامل دخالت خارجی و فناوریهای نوین، توجه شده است. یافتههای پژوهش که براساس مستندات معتبر تاریخی تدوین شده، نشان میدهد پیدایش و استمرار قاجاریه با نظریه ابنخلدون و زوال و سقوط آن با نظریة نوخلدونی قابل بررسی و تبیین دقیقتر و کاملتری است و با واقعیات موجود و شواهد تاریخی تطبیق بیشتری دارد.
The research aims to study the rise and fall reasons of the Qajar dynasty, with historical study and the descriptive-analytical method. Its emphasis is on the causes and factors of the decline and fall of this government based on Ibn Khaldoun's theory. Ibn Khaldun's theory has been chosen as a theoretical framework; By mentioning this point that in explaining the rise and fall of contemporary governments, including Qajar, it is necessary to revise this theory and consider new factors in this regard. For this purpose, in addition to evaluating and updating Ibn Khaldun's theoretical indicators such as nervousness, patronage, and types of corruption, attention has been paid to the new factors that are effective in the stability and especially in the fall of governments in the contemporary era, including foreign intervention and new technologies. The findings of the research compiled based on authentic historical documents show that the origin and continuation of Qajar with Ibn Khaldun's theory and its decline and fall with Neo-Khaldun's theory can be studied and explained more accurately, and they are more compatible with the existing facts and historical evidence.
Machine summary:
الف - مباني نظري در پژوهش حاضر نظريۀ ابن خلدون به عنوان چهارچوب نظري انتخاب شده است ؛ بـا ذکـر ايـن نکته که در تبيين ظهور و سقوط حکومت هاي معاصر از جمله قاجاريه لازم است اين نظريه بازنگري شده و عوامل جديد نيز در اين خصوص مدنظر قرار گيرند.
٢-٥- مسائل مهم در بررسي و تبيين ظهور و سقوط حکومت هاي معاصر چند نکته در خصوص بررسي و تبيين ظهور و سقوط حکومت هاي معاصر براساس نظريه بازبيني شدة ابن خلدون (نظريه نوخلدوني) قابل ذکر است : اول اينکه ، نقش هر کدام از موضوعات بيان شـده و ميزان تأثير آن ها در ظهور و سقوط حکومت ها، متفاوت و متغير است به نحويکه ممکن است يـک موضوع اصلا تأثيري در اين خصوص نداشته باشد؛ دوم ، اين موضوعات و شـاخص هـا و متغيرهـاي مربوط به هر موضوع به تنهايي باعث سقوط يک حکومت نميشوند؛ بلکه وقوع همزمان تعداد زيادي از اين عوامل و فراگيري آن ها، زمينۀ فروپاشي يک حکومـت و پيـدايش حکومـت جديـد را فـراهم مي سازد و سوم اينکه ، اگر حکومتي دچار بحران و فساد فراگير شده باشد و در سراشيبي سقوط و در معرض نابودي قرار گيرد، وجود مدعي و عصبيت رقيب قدرتمند جهت جايگزيني حکومت مـذکور، شرط اصلي تشکيل يک حکومت جديد است ؛ وگرنه حکومت موجود، کـج دار و مـريض بـه حيـات خود ادامه ميدهد يا آن کشور دچار هرج و مرج شده و زمينه تشکيل حکومت هاي ناپايـدار يـا چنـد حکومت در يک سرزمين فراهم ميشود.