Abstract:
نقد بومگرا، مطالعهی رابطهی بین ادبیات و جهان طبیعت است که ریشههای ظهور آن طرح اندیشههای نو در مباحث انسانشناسی و معضلات زیستمحیطی است؛ معضلاتی که گفتمانهای اومانیستی در پدید آمدن آنها نقش بسزایی دارند. در این پژوهش روابط شخصیتهای داستانِ اهل غرق منیرو روانیپور ازجمله خیجو، زائر احمد حکیم، مهجمال، مدینه و مردان موبور با محیطزیست بررسی شده است تا نشان داده شود برپایهی اندیشههای فوکو، چگونه روابط قدرت در سطوح گوناگون این داستان مؤثر بوده است. خیجو، مهجمال، مدینه و زائر احمد حکیم در این داستان رابطهای نزدیک با طبیعت و همچنین نگاهی فراانسانی به زمین دارند که گفتمان غالب عصر، اومانیسم فلسفی را به چالش میکشند؛ اومانیسمی که در آن بیشتر توجه به اندیشه انسانی میشود و خود انسان و طبیعت را به چشم عنصر یا شیءای مینگرد. ازاینروست که فوکو در عصر تجدد، حضور انسان را در صحنهی تصویرگری اندیشه و آگاهی میبیند و بر آن است که ترکیبهای تجربی میباید در جای دیگری بهغیراز حاکمیت مطلق «من میاندیشم» اعمال شوند؛ مردان موبور در این داستان کسانی هستند که قدرت سرمایه و اقتصاد را در اختیار دارند و از آن در راستای سلطه بر طبیعت استفاده میکنند که باعث نابودی زیستبوم طبیعی و ازهمپاشیدگی جامعهی انسانیِ «جفره» بهمثابه همهی زمین میگردند. در این نوشتار، نظر به اهمیت و تأثیر گفتمانها در تولید متن ادبی، هدف این بوده است که در داستان موردبحث با روش توصیفی- تحلیلی رابطهی انسان با محیطزیست و تأثیرگذاری گفتمانهای مختلف که نقش مؤثری در اعمال قدرت دارند، بررسی شود تا زمینهساز آگاهیبخشیدن به انسان در رفتارش با محیطزیست باشد و نسبت او را با طبیعت آشکار نماید.
Ecological critique is the study of the relationship between literature and the natural world, the origins of which are the emergence of new ideas in anthropology and environmental issues that humanist discourses play an important role in their emergence. In the story of Moniru Ravanipour’s Ahle Ghargh, the relationships of the characters such as Kheyjo, Zayer Ahmad Hakim, Mah Jamal, Madine, and Mobor men with the environment are examined in this article to show how power relations at different levels of this story are effective based on Foucault's ideas. In this story, Kheyjo, Mah Jamal, Madine, and Zayer Ahmad Hakim have a close relationship with nature as well as a transcendental view of the earth that challenges the dominant discourse of the age, philosophical humanism; the humanism in which more attention is paid to human thought and looks at man and nature through the eyes of an element or object. This is why Foucault in the age of modernity sees the presence of man in the scene of the illustration of thought and consciousness, and argues that empirical combinations should be applied in a place other than the absolute rule of "I think". In this article, considering the importance and impact of discourses in the production of the literary text, the aim was to examine the story in question with a descriptive-analytical method of the human relationship with the environment and the impact of different discourses that play an effective role in exercising power to inform man about his behavior with the environment and to reveal his relationship with nature.
Machine summary:
ازاين روست که فوکو در عصر تجدد، حضور انسان را در صحنه ي تصويرگري انديشه و آگاهي ميبيند و بر آن است که ترکيب هاي تجربي ميبايد در جاي ديگري به غيراز حاکميت مطلق «من ميانديشم » اعمال شوند؛ مردان موبور در اين داستان کساني هستند که قدرت سرمايه و اقتصاد را در اختيار دارند و از آن در راستاي سلطه بر طبيعت استفاده ميکنند که باعث نابودي زيست بوم طبيعي و ازهم پاشيدگي جامعه ي انسانيِ «جفره » به مثابه همه ي زمين ميگردند.
در کل با توجه به بررسيهاي انجام شده تاکنون پژوهشي درباره ي بررسي روابط قدرت به تأثيرپذيري از گفتمان ها بين انسان و محيط زيست در داستان اهل غرق منيرو روانيپور صورت نگرفته است و تفاوت اين پژوهش با پژوهش هاي انجام شده در اين است که در پژوهش حاضر به بررسي رابطه ي متن ادبي با محيط فيزيکي از منظر قدرت فوکو به تأثيرپذيري از گفتمان هاي اومانيستي معاصر پرداخته خواهد شد تا کنش هاي گفتماني که در اعمال قدرت تأثير زيادي دارد و باعث شکل گيري رفتارهاي خاصي در افراد يک جامعه ميشود و بالطبع در نوع رفتار انسان بر جهان پيرامونش نيز تأثير ميگذارد که خود در توليد اثر ادبي نيز نمود چشمگيري دارد، پرداخته شود.
چرا زمين هاي جفره را اندازه ميگيرند؟ خاک زمين را براي چه ميخواهند؟» (روانيپور، ١٣٦٩) به دليل اين که قدرت سلطه بر طبيعت در جامعه اي که در داستان اهل غرق منيرو روانيپور به تصوير کشيده ميشود، داراي مشروعيت و در راستاي توازن با طبيعت نيست و به تأثيرپذيري از گفتمان عصر، يعني اومانيسم فلسفي اعمال ميشود و قوانين فراانساني ناديده گرفته ميشود، استبداد تلقّي شده و باعث نابودي روستاي جفره و زيست بوم آن مي شود؛ چون طبعاً سرشت انساني از استبداد گريزان است .