Abstract:
تاریخ اندیشه پیرامون جایگاه، عمل کرد و وظایف نخبگان در جامعه به قدمت تاریخ فلسفه سیاسی است. این تفکر که جوامع بشری از نیروها و طبقات اجتماعی گوناگون تشکیل شده و حکومت می بایست در اختیار گروه های اجتماعی برتر قرار گیرد، حتی در اندیشههای فلاسفه باستان و قرون وسطی مطرح شده است. نظریات و روی کردهای بسیاری در زمینه نخبهگرایی وجود دارد که در مقاله حاضر با هدف بررسی اندیشه های متفکرین مسلمان در این زمینه، با روش کیفی مقایسه تطبیقی، این رویکردها با دیدگاه امام علی درباره نخبهگرایی در خطبه شقشقیه مقایسه شدهاند. نتیجه آن که در رویکردهای نخبهگرایی، بر مشروعیت سیاسی نخبگان تأکید شده است، اما مبنای دیدگاه امام علی بر پایه مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی است. همچنین رویکردهای نخبهگرایی معتقدند که نخبگان در راستای تأمین منافع خود عمل میکنند، اما امام علی برقراری عدالت، مبارزه با ظلم و حفاظت از توده را مسؤولیت اجتماعی نخبگان میداند. همچنین ایشان حقوق و وظایف متقابل نخبگان و توده را مورد نظر داشتهاند، اما در رویکردهای دیگر بیشتر بر وظایف توده در برابر نخبگان و در جهت منافع آنان تأکید شده است.
Machine summary:
بنابراین ، ضرورت دارد دیـدگاه آن حضرت با سایر روی کردهای نخبه گرایی موجود با استفاده از روش مقایسه تطبیقـی که به منظور شناسایی نقاط اشتراک و افتراق چندین نظریه به کار می رود، مقایسه گـردد تا به این سؤال پاسخ داده شود که میان دیدگاه امام علی ٧ و نظریات جامعه شناسی در زمینه نخبه گرایی چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد؟ و هم چنین نخبگان حکومتی از منظر آن حضرت واجد چه شاخص هایی هستند؟ تعریف مفاهیم الف ) نخبه : اصطلاح «نخبه »١٢ از واژه «Eligere» به معنای انتخاب و یا انتخـاب کـردن گرفته شده که در قرن هفدهم میلادی برای توصیف و تبیین کیفیت کالاهایی بکار می رفت ، که دارای نوعی برتری نسبت به سایر کالاهـا بودنـد (٢٠٢.
بر همین اساس ، می توان گفت که مبنای مشروعیت از نظر امام علی ٧ بـر خـلاف نظریات علوم سیاسی و اجتماعی ، تنها مقبولیت مردمی نیسـت ، بلکـه صـلاحیت ذاتـی نخبگان نیز اهمیت دارد؛ چرا که : ممکن است جامعه ای دچار انحراف فکری ، اخلاقی و عملـی شـده و افکـار مردم جنبه عقلانی ، منطقی و الهی نداشته و فسـاد در ارکـان فکـری جامعـه نهادینه شده باشد (نوایی و سیدموسوی ، ١٣٩٠، ش٦، ص١٧٨).
مقایسه تطبیقی روی کردهای نخبه گرایی و دیدگاه امام علی ٧، حاکی از این نتیجه است که نظریات نخبـه گرایـی دارای نـوعی روی کـرد مارکسیسـتی هسـتند کـه اظهـار می دارند نخبگان یک جامعه در اصل ، افرادی هسـتند کـه دارای نـوعی امتیاز(سـرمایه ) اجتماعی ، اقتصادی یا سیاسی هستند و از این قدرت خود برای مشروعیت بخشـیدن بـه جایگاه خود استفاده می کنند.