Abstract:
در خاورمیانه، از دیرباز کنشگران درگیر بحرانهای امنیتی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بوده اند؛ وضعیتی که از حاکمیت ریشه دار نوعی نگرش واقع گرایانه (رئالیستی) بر معادلات منطقه ای حکایت دارد. در این شرایط، بی اعتمادی، توازن تهدید و مسابقات تسلیحاتی به مهمترین ویژگی های روابط متقابل میان بازیگران درون منطقه ای و نیز الگوی تعامل آنان با دیگر کنشگران برون منطقه ای تبدیل شده است. راهکارهای گوناگونی با هدف ارتقای سطح صلح گرایی در روابط میان بازیگران محوری منطقه اتخاذ شده که در مواردی به کاهش تنش انجامیده است. در این فضا با تشدید تنش امنیت انسانی در منطقه، به زعم منطق ناظر بر این نوشتار، زمینه سازی برای شکل گیری و تقویت «دیپلماسی علمی» در چارچوب سیاست بین الملل منطقه ای و به ویژه پایبندی بازیگران محوری به این نوع دیپلماسی به عنوان جلوه جدیدی از کاربست قدرت نرم، در ابعاد مختلف بر روند صلح سازی کمک خواهد کرد. کارکرد مزبور در بستر تعامل میان علم و سیاست شکل میگیرد و به دلیل حضور نافذ دانشگاهیان و متخصصان، برای سیاستمداران و تودههای مردم از جذابیت و مقبولیت بالایی برخوردار است. در همین راستا، در سایه پیشبرد دیپلماسی مزبور، در آستانه های علم برای دیپلماسی، دیپلماسی برای علم و علم در دیپلماسی، جلوه های همکاری گرایانه و صلح سازی چون نقش آفرینی بازیگران کارکردگرای غیردولتی، برقراری تعامل برای تبادل داده ها، آگاهی از نیات و درنهایت مقابله با بحرانهای امنیتی مشترک بروز کرده و تقویت خواهد شد. در این راستا، پرسش محوری آن است که دیپلماسی علمی چگونه به کاهش تنش و تقویت فرآیند صلح سازی در خاورمیانه کمک خواهد کرد؟ در پاسخ، با بهره مندی از روش کیفی و جمعآوری داده ها این فرض آزمون می شود که دیپلماسی علمی به دلیل حساسیت زدایی از روابط سیاسی-امنیتی در قالب دیپلماتیک، فرصت سازی برای نقش آفرینی نخبگان علمی و دانشگاهی و مخاطب سازی گروه های مرجع اجتماعی بر محور نیازهای تخصصی، به تقویت فضای صلح گرایی و کاهش تنش کمک خواهد کرد.
Machine summary:
در اين راستا باتوجه به ظرفيت علم ، فناوري و تکنولوژي به عنوان عرصه اي رها از تفاوت هاي ايدئولوژيک و سياسي و همچنين مهم ترين پايه قدرت سخت و نرم ، مي تواند در قالب ديپلماسي علمي در آستانه هاي مختلف ، زمينه اي براي ايجاد تعامل ، تبادل داده ها، ايده ها، نگرش ها و درنهايت با تأکيد بر مؤلفه هاي مشخص فرآيندي صلح ساز هرچند به صورت نسبي ميان بازيگران منطقه اي باشد.
بررسي ظرفيت ديپلماسي علمي در ايجاد صلح در منطقه پرتنش خاورميانه از آن جهت اهميت دارد که امروزه باتوجه به افزايش تعاملات بين المللي ، وابستگي متقابل کنشگران در حوزه هاي مختلف زندگي جمعي ، روند رو به افزايش اهميت علم ، فناوري و تکنولوژي ، ظهور بحران هاي مختلف با سطح گستردگي بالا و غيره ، ديپلماسي علمي به عنوان بين المللي ترين عنصر تعامل ساز از موقعيت بسزايي برخوردار است و واحدهاي سياسي مي توانند از ظرفيت هاي علم و فناوري براي دستيابي به اهداف سياست خارجي استفاده نمايند، زيرا علم و ديپلماسي علمي امکان نفوذ و نمايش قدرت در صحنه جهاني ، ارائه تصوير مطلوب از بازيگر و توانمندي هاي علمي آن ، ايجاد مشروعيت و حيثيت بين المللي ، ارتقاء جايگاه و پرستيژ کشورها در نظام بين الملل ، ٨٨تقويت همکاري و تعامل در ابعاد و سطوح مختلف ، دستيابي به انواع منافع و اهداف و ايجاد اطمينان و اعتماد را فراهم مي کند.