Abstract:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش محلهگرایی در تحقق شاخصهای حکمرانی خوب در شوراهای اجتماعی محلات مشهد است. در این راستا، اصول «حکمرانی خوب» و «تمرکززدایی اداری» بهعنوان مبانی نظری انتخاب شدهاند. بهلحاظ روششناسی، بخشی از پژوهش با مراجعه به دادههای موجود و منابع کتابخانهای، و بخش دیگر با استفاده از روش مصاحبه انجام پذیرفته است. در اجرای مصاحبهها، افراد مرتبط با شوراهای اجتماعی محلات مشهد، اعم از اعضای این شوراها و مسئولان مرتبط با آنها، جامعهی مورد مطالعه بودهاند. یافتهها نشان میدهند شوراهای اجتماعی محلات مشهد، با پنج شاخص از شاخصهای حکمرانی خوب، یعنی: «مشارکت»، «اثربخشی و کارآیی»، «پاسخگویی»، «شفافیت» و «حاکمیت قانون» ارتباط دارند و در دستیابی به آن شاخصها موثر هستند. با این حال، در شرایط کنونی، چالشهای شوراهای محلات در تحقق شاخصهای مذکور، بیش از دو برابر فرصتهای آنهاست.
The purpose of this study is to investigate the role of neighborhoodism in achieving the indicators of good governance in social councils of Mashhad neighborhoods. In this regard, the principles of "good governance" and "administrative decentralization" have been selected as theoretical foundations. In terms of methodology, part of the research has been done by referring to the available data and library resources, and the other part has been done by using the interview method. In conducting the interviews, individuals related to the social councils of Mashhad neighborhoods, including members of these councils and officials related to them, were the study community. Findings show that social councils of Mashhad neighborhoods are related to five indicators of good governance, namely: "participation", "effectiveness and efficiency", "accountability", "transparency" and "rule of law" and are effective in achieving those indicators. . However, in the current situation, the challenges of neighborhood councils in achieving these indicators are more than twice their opportunities
Machine summary:
com) مقدمه از حدود سه دهه قبل ، نهادهاي بين المللي ، الگوي حکمراني خوب را به عنوان کليد توسعه و راهکار مقابله با چالش هاي پيش روي دولت ها، به کشورهاي جهان سوم توصيه کردند و انديشمندان علوم اجتماعي و سياسي ، به نظريه پردازي در باب شاخص هـاي آن پرداختنـد (ميدري و خيرخواهان ، ١٣٨٣، صص .
١. پيشينه پژوهش اگرچه درخصوص «وضـعيت شـوراهاي محـلات در شـهرهاي ايـران » و «کارآمـدي يـا ناکارآمدي اين شوراها»، مطالعات محدودي صورت پذيرفته ، امـا مسـاله اصـلي پـژوهش پيش رو - يعني نقش شوراهاي اجتماعي محلات مشهد در تحقق شاخص هاي حکمراني خوب - مورد توجه نبوده است .
کاظميان ، حق شناس کاشاني و شادمان فر (١٣٨٩) مطالعه اي با عنوان «بررسي تاثير الگوي شوراياري محلات در مشارکت شهروندان با مديريت شهري » انجام دادند؛ يافته هاي پژوهش آن ها نشان داده اسـت کـه ضعف در اطلاع رساني بزرگ ترين کمبود در اجراي طرح شوراياري هاست .
٤. توصيف و تحليل يافته ها تحليل پاسخ هاي مصاحبه شوندگان نشان داد پيرامون نقش شـوراهاي اجتمـاعي محـلات مشهد در تقويت و تحقق کارويژه هاي حکمراني خوب به پنج مفهوم کليـدي قابـل توجـه پيوند ميخورد؛ اين موارد عبارت اند از: زمينه سازي براي مشارکت شهروندان ؛ اثربخشي در رفع مشکلات شهري ؛ پاسخ گوکردن مسئولان ؛ شفاف سازي فرآيندهاي مرتبط با تصميم گيري ها و اقدامات ؛ جايگاه قانوني شوراهاي محلات .