Abstract:
اشخاص موضوع علم حقوق هستند و از این حیث، شناسایی نقطة آغازین شخصیت آنها اهمیت دارد. بدون تردید تا قبل از انعقاد نطفه، علیرغم پذیرش برخی تعهدات به نفع جنین معدوم، هیچ اختلافی در عدم شکلگیری شخصیت اشخاص وجود ندارد و عمدة اختلافات درخصوص زمان آغاز شخصیت جنین بعد از انعقاد نطفه است. در این زمینه، نظریات متفاوتی بیان شده است که شمار آنها به بیست مورد هم میرسد. بر انتخاب هر یک از این نظرات، آثار فراوان تئوری و عملی بار میشود. مسئلة اساسی این است: تا زمانی که نقطة آغازین اهلیت شناسایی نشود، صحبت از حق و تکلیف بیهوده خواهد بود؛ افزون بر آن، شناسایی اهلیت استیفای جنین نیز ضروری است. هرچند در این موضوع که تنها نمایندة قانونی جنین میتواند حقوق وی را استیفا کند، تردیدی نیست، مواردی وجود دارد که بهوضوح معلوم نیست اولیای وی چه کسانیاند. در این نوشتار، پس از مطالعة فقهی ـ حقوقی اهلیت جنین در نظام ایران با رویکردی به نظام حقوقی ایالات متحدة آمریکا، روشن میشود درخصوص اهلیت تمتع جنین، نظریة ولوج روح قابل دفاع بوده و درخصوص اهلیت استیفای جنین و اثبات نسب، با عنایت به پیشرفتهای پزشکی، لازم است ضمن گسترش ادلة اثبات نسب، مقررات فعلی بازنگری و قواعد مناسب وضع گردد.
People are the subject of jurisprudence and in this regard it is important to identify the starting point of their personality. Undoubtedly, before the sperm coagulation, despite accepting some commitments in favor of the extinct fetus, there is no difference in the formation of the personality of individuals and the main differences about the time of onset of fetal personality are after sperm coagulation. In this regard, different theories have been expressed, the number of which reaches twenty. The selection of each of these ideas has many theoretical and practical effects. The main problem is to identify the starting point of competence otherwise it will be futile to talk about rights and duties. In addition, it is essential to identify the competence of fetus to exercise his/ her rights. Although there is no doubt that only the legal representative of the fetus can exercise his/ her rights, but there are some cases where it is not clear who his/ her parents are. In this article, after studying the legal jurisprudence of the Iranian system with an approach to the legal system of the United States of America, it becomes clear that the theory of entering the soul is defensible regarding competence of fetus to be acquired the rights(Ahliyyat e Tamatto'), and regarding the competence of fetus to exercise his/ her rights(Ahliyyat e Estifa) , with considering medical advances, it is necessary to review current regulations and set appropriate rules.
Machine summary:
در این نوشتار، پس از مطالعة فقهی ـ حقوقی اهلیت جنین در نظام ایران با رویکردی به نظام حقوقی ایالات متحدة آمریکا، روشن میشود درخصوص اهلیت تمتع جنین، نظریة ولوج روح قابل دفاع بوده و درخصوص اهلیت استیفای جنین و اثبات نسب، با عنایت به پیشرفتهای پزشکی، لازم است ضمن گسترش ادلة اثبات نسب، مقررات فعلی بازنگری و قواعد مناسب وضع گردد.
قانونگذار ايران در برخي از مواد قانون مدني به آثار مزبور اشاره کرده است؛ از جمله مادة 875 قانون مدنی درمورد شرط ارث بردن جنین، مقرر میدارد که شرط وراثت، زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر جنین باشد، درصورتی ارث میبرد که نطفة او حینالموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود، ولو فوراً پس از تولد بمیرد.
مسئولیت مدنی اصولاً تا زماني که شخصيت حقوقی جنین به رسمیت شناخته نشود، حق جبران خسارت از ناحية وي سالبه به انتفای موضوع خواهد بود؛ چرا که در اين صورت، جنين جزء لاينفک مادر محسوب میشود و فقط خساراتي مطرح است که به خود مادر وارد شده (فردیناند، 1388، ص 90).
حقوق مدنی بر شناسايي يا عدم شناسايي شخصيت جنين و زمان آغاز آن از منظر حقوق مدني نیز، فوايد فراواني مترتب است؛ زيرا هر جا سخن از در نظر گرفتن حقوق مدني، از جمله حق تملک (مانند ارث و هبه و وصيت تمليکي) يا مسائلي از قبيل حق انتفاع (مانند وقف) مطرح ميشود، بيدرنگ سؤال اساسي اين است: «آيا جنين اهليت تمتع دارد تا سخن از موارد فوق صحیح باشد يا اصولاً سالبه به انتفای موضوع است؟» (صفایی و قاسمزاده، 1384، ص 46 ـ 51).