Abstract:
حکومت سلطان محمد خوارزمشاه ( ٦١٧ ٥٩٦ ق) در آستانه جهانگشایی مغولان مدعی بسط قلمرو تا منتهی الیه شرق آن روزگار یعنی تا مرکز چین و نواحی همجوار خلافت عباسی در غرب بود. برای این توسعه طلبی میبایست حکومت در بخشهای مختلف چون سازمانهای کشوری و لشکری از یک اتحاد و نظم در خور توجه بهره میبرد.اما این سامان دهی و خوش بینی در امور دیوانی و مقام وزارت برای این حکومت وجود نداشت؛ زیرا در زمان حمله چنگیزخان دیوانسالاری خوارزمشاهی از نوعی تشتت و بی ثمری رنج میبرد.این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی بر آن است که به این پرسش پاسخ دهد که عملکرد دیوانسالاری خوارزمشاهی چگونه در شکست این دولت نقش آفرین بود؟ نتایج پژهش حاکی از آن است که دیوانسالاری خوارزمشاهی به آینده خود در نظام دیوانی امیدوار نبود. چون طبقه اهل قلم در ارتباط خود با اهل شمشیر یعنی ترکان خوارزمی به بن بست منافع گرفتار شده بود؛ بنابراین به سوی استقبال از مغولان تغییر جهت داد.
The reign of Sultan Mohammad Kharazmshah (617-596 AH) on the eve
of the Mongol conquest claimed the expansion of the territory to the
eastern tip of that time, ie to the center of China and neighboring areas
of the Abbasid Caliphate in the west. For this expansionism, the government
should benefit from a remarkable unity and order in various sectors
such as state and military organizations. At the time of Genghis Khan’s
attack, the Khwarezmshahi bureaucracy was suffering from a kind of
fragmentation and fruitlessness. The results of the study indicate that
Khwarazmshahi’s bureaucracy was not optimistic about its future in the
bureaucracy. Because the Ahl al-Qalam class, in its relationship with
the people of the sword, the Kharazmi Turks, was caught in a stalemate
of interests. Therefore, it changed its direction towards welcoming the
Mongols.
Machine summary:
ايــن نوشــتار بــا روش توصيفيـــتحليلي بــر آن اســت کــه بــه ايــن پرســش پاســخ دهــد کــه عملکــرد ديوانســالاري خوارزمشـاهي چگونـه در شکسـت ايـن دولـت نقـش آفريـن بـود؟ نتايـج پژهـش حاکـي از آن اسـت کــه ديوانســالاري خوارزمشـاهي بـه آينــده خــود در نظـام ديوانــي اميــدوار نبــود.
چـون طبقــه اهــل قلـم در ارتبـاط خـود بـا اهـل شمشـير يعنـي تـرکان خوارزمـي بـه بـن بسـت منافـع گرفتـار شـده بــود؛ بنابرايــن بــه ســوي اســتقبال از مغــولان تغييــر جهــت داد.
امـا ايـن وظايـف و شايسـتگي ها در امـور وزارت حکومـت ســلطان محمــد خوارزمشــاه ، در آســتانه حملــه مغــول دچــار پريشــاني قابــل ملاحظــه اي بــود.
بديــن ترتيــب کــه يکــي از اعضــاي ديوانســالاري دولـت خوارزمشـاهي بـه نـام بدرالديـن عميـد (قطب الديـن حبـش عميـد) کـه بنابـر نوشـته نسـوي وزيـر سـلطان در بـلاد تـرک بـود بـا خوارزمشـاه مخالفـت و دشـمني داشـت .
مضمـون نامه هـا ايـن بـود: «مـا از بـلاد تـرک بـا عشـاير و قبايـل و متعلقـان بـه خدمـت سـلطان آمديـم تـا بـه بندگـي والـده او باشـيم ، و چنديـن ســال اســت کــه او را بــر تمامــت ملــوک جهــان نصــرت ميدهيــم ، تــا جهــان را گرفــت و تمامــت گردن کشــان ســر بــر خــط فرمــان او نهادنــد.
ايـن فراينـد کـه اثبـات کننـده رخنـه تزلــزل در امـور اداري و حکومتـي خوارزمشـاهيان ميباشـد قبـل و پـس از حملـه چنگيزخـان در کارنامـه نظـام الملـک صالـح وزيـر سـلطان عينيـت يافتـه بـود.
ايـن نکتـه کـه مکرهـا و ترفندهـاي نظام الملـک وزيـر در حـق خوارزمشـاه بيــان ميشــود و ســپس چنگيزخــان تصميــم بــه قتــل او ميگيــرد اثبــات ميکنــد کــه چنگيزخــان هـم پـي بـه عـدم وفـاداري و پوسـيدگي ديوانسـالاري دولـت خوارزمشـاهي بـرده بـود.