Abstract:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل مارلات بر ولع مصرف و خودکارآمدی ترک اعتیاد در بیماران تحت درمان با متادون بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران تحت درمان با متادون مراجعهکننده به مرکز ماهان شهر بجنورد در سال 1400 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه ولع مصرف دورهای و پرسشنامه خودکارآمدی ترک بود. درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل مارلات در 12 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود داشت و درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل مارلات توانست باعث کاهش ولع مصرف و افزایش خودکارآمدی ترک اعتیاد بیماران تحت درمان با متادون گردد. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که برنامه شناختی رفتاری مبتنی بر مدل مارلات می تواند ضمن ارتقای توانمندی های بیماران، به اثر بخشی بیشتر متادون درمانی کمک نماید و نقش پیشگیرانه ای در عود بیماری داشته باشد.
Objective: The present study aimed to determine the effect of cognitive-behavioral therapy based on Marlatt's model on craving and addiction quitting self-efficacy in patients under treatment with methadone. Method: This study was semi-experimental with pretest-posttest design with a control group. The statistical population included all patients under treatment with methadone referring to Mahan center of Bojnourd city in 2021. Among them, 30 people were selected by convenient sampling method and randomly assigned to experimental (N=15) and control (N=15) groups. The instruments used in this study were the periodical craving questionnaire and the quitting self-efficacy questionnaire. Cognitive behavioral therapy based on Marlatt's model was performed on the experimental group for twelve 90-minute sessions with a frequency of two sessions per week. Data were analyzed by multivariate analysis of covariance. Results: The results of multivariate analysis of covariance showed that there was a significant difference between the two groups, and cognitive behavioral therapy based on Marlatt's model reduced craving and increase the quitting self-efficacy in patients under treatment with methadone. Conclusion: It can be concluded that the cognitive-behavioral program based on Marlatt's model can help improve the effectiveness of methadone therapy while improving the capabilities of patients and play a preventive role in disease relapse.
Machine summary:
يافته ها: نتايج تحليل کوواريانس چندمتغيري نشان داد که بين دو گروه تفاوت معنيداري وجود داشت و درمان شناختي رفتاري مبتني بر مدل مارلات توانست باعث کاهش ولع مصرف و افزايش خودکارآمدي ترک اعتياد بيماران تحت درمان با متادون گردد.
Taniguchi, Tanaka, Nozaki & DiTommaso Sakakibara 2.
Alexander, Hébert, Businelle & Maffei Kendzor 3.
self-efficacy quit addiction 3 / 18 عمـل ، مدنظر قرار گيرد و بر روي احســـاس ، تفکر و عملکرد افراد تأثير گذارد (شـــاکري نســـب ، مهـديـان و قلعـه نوي، ١٣٩٩)؛ بر همين اســـاس توجـه ـبه خودکـارآمـدي ترک اعتيـاد بيمـاران تحـت درمـان ميتواـند پيش بيني کننـده مثبتي بر درمـان موفق اعتيـاد ـباشـــد (نيکـدل ، بختيار پور، نادري و احتشام زاده ، ١٣٩٩).
Bowen, Chawla & Witkiewitz on Marlatt model 4 / 18 نشـان داده اسـت آموزش شـناختي رفتاري مارلات توانسـته اسـت در ميزان ولع مصـرف و بازگشـت به مواد مخدر بيماران تحت درمان اثر مثبتي داشـته باشـد.
بر همين اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخگويي به اين سؤال است که آيا درمان شـناختي رفتاري مبتني بر مدل مارلات بر ولع مصـرف و خودکارآمدي ترک بيماران تحت درمان با متادون اثر دارد؟ روش پژوهش جامعه ، نمونه و روش نمونه گيري اين مطالعه نيمه آزمايشـي با طرح پيش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود.
همچنين به نظر ميرسـد راهبردهاي آموزش داده شـده در اين رويکرد که مبتني بر مديريت هيجانات منفي، شـناسـايي و کنترل پيشـايندها و پيامدهاي مصـرف مواد، عوامل عود، لغزش و هشـداردهنده ، کنترل افکار انتظاري، تحريف هاي شـناختي، راهبردهاي مقابله با وسـوسـه ، آشــنايي با مهارت حل مشــکل و اتخاذ ســبک زندگي ســالم بوده اســت ، موجب ارتقاي توانمنديهاي شــناختي بيماران شــده که همين مســئله باعث کاهش ميزان ولع مصــرف و افزايش خودکارآمدي ترک گرديده است .