Abstract:
خرافات نگرش یا رفتاری است که براساس ترس، تهدید، عادت و عوامل ناشناختهای به ذهن فرد خطور میکند تا
براساس نگرش او از اتفاقات ناخوشایند جلوگیری کند. این رفتار بر مبنای کنش منطقی و روابط علت و معلولی نیست.
اگرچه گسترش سطح سواد و فرهنگ عمومی جامعه منجر به کاهش اعتقاد خرافی میشود، اما باید اذعان کرد حتی
انسانهای مدرن نیز نمیتوانند به طور کامل خرافات را رد کنند یا عملا از آن خلاص شوند. پژوهش حاضر، با تحلیل
محتوایی علل رواج این باورها در فرهنگ ایرانی، چگونگی کاربرد آنها را بررسی میکند. با اینکه رواج باورهای
خرافی بر پایههای غیرعقلانی استوار است، بشر برای واداشتن به امری یا بازداشتن از کاری، تسکین، تلقین و انتقال شر و
در سطحی کلی برای جلب منفعت یا دفع ضرر از خرافات استفاده میکند.
Machine summary:
12 طبقه بنديهايي که تاکنون در مورد انواع خرافات انجام گرفته است ، هر کدام در نوع خود بسيار جالب و قابل توجه هستند، اما بعضا اصول اوليۀ جامعيت و مانعيت را کمتر مورد توجه قرار داده اند، لذا با امعان نظر به طبقه بنديهاي انجام گرفته و با بررسي زمينه هاي مشترک اعتقادات خرافي، طبقه بندي زير که اکثرا براساس هدفي که در گرايش به خرافات وجود دارد، به چهار دسته تقسيم شده است : اعتقاد به نيروهايي که در طبيعت هستند اين دسته از خرافات به مواردي ارتباط دارد که به ابعاد ماوراءالطبيعي زندگي انسان ها اشاره ميکند و در واقع اين دسته از باورها بيشتر حالت شهودي دارند.
در واقع خاستگاه حقيقي خرافات را بايد در ناتواني انسان و مساعي گرفتن براي توضيح اسرار طبيعت و وجود خويش ، آرزوي مطلوب و خوش يمن ساختن سرنوشت ، بر کنار ماندن از بديمنيها و عواقب بد و مواردي از اين قبيل دانست و رواج آن ها در جامعه با اهداف واداري، بازداري، تسکين ، انتقال شر (بلاگردان ) و تلقين ؛ گسترش فرهنگ عامه است که ميتوان آن ها را در دو هدف کلي: جلب منفعت و دفع ضرر خلاصه کرد که در ادامه به آن ها پرداخته ميشود.
تسکين مطالعات روان شناسي نشان ميدهد معمولا در مواقع حساس و لحظاتي که عدم اعتماد و اطمينان به آينده وجود دارد، خرافات زاده ميشود، از جمله در رويارويي با مسائلي همچون تولد، مرگ ، بيماري، قحطي، فقر، حوادث طبيعي و پيشامدهايي از اين قبيل که هميشه براي بشر اضطراب آور بوده و احساس شکست و ترس و خشم را در پي داشته است .