Abstract:
گاه سرمایهگذار خارجی پس از بروز اختلاف یا زمانی که اختلاف قابل پیشبینی است و به قصد طرح دعوی در مرجع داوری، اقدام به تغییر تابعیت یا کسب تابعیت جدید مینماید. این اقدام که برنامهریزی تابعیت نام دارد، دسترسی سرمایهگذار خارجی به یک معاهده سرمایهگذاری مطلوب را تسهیل کرده و احتمال طرح دعوی علیه دولت میزبان را افزایش میدهد. از اینرو دولتهای میزبان تلاش میکنند با طرح ایراد به صلاحیت زمانی یا سوء استفاده از حق، مانع پذیرش چنین دعوایی شوند. رویکرد مراجع داوری در احراز صلاحیت زمانی خود و تشخیص موارد سوء استفاده از حق، در موفقیت یا عدم موفقیت دولت میزبان در مقابله با برنامهریزی تابعیت تعیینکننده است. بنابراین باید به این پرسش پرداخته شود که مراجع داوری چه شرایطی را برای احراز صلاحیت زمانی و سوء استفاده از حق در نظر میگیرند و چگونه میان این دو تمایز قائل میشوند. رویه مراجع داوری حاکی از آن است که این مراجع میان مواردی از برنامهریزی تابعیت که مانع صلاحیت زمانی آنهاست و مواردی که سوء استفاده از حق تلقی میگردد، تمایز قائل میشوند. هرچند رویکرد سختگیرانه آنها در عمل موجب میشود تنها در موارد محدودی ایراد به صلاحیت زمانی یا ادعای سوء استفاده از حق مورد پذیرش واقع شود.
Sometimes foreign investors after the dispute have arisen or when it is predictable and with the intention of bringing the dispute to arbitration, change their nationality or acquire new nationality. The phenomenon called Nationality Planning eases foreign investors’ access to a desirable treaty and increases the chance of bringing disputes against host states.So host states try to avoid these disputes by raising objections to Ratione Temporis or claiming abuse of rights. Arbitration tribunals’ approach towards their Ratione Temporis and abuse of rights is material in host states’ success in limiting Nationality Planning. So the question to be answered is that what requirements are considered by arbitrations in determining Ratione Temporis and abuse of rights and how these two are different. Arbitral precedent shows that these tribunals make distinction between cases of nationality planning contrary to their Ratione Temporis and cases that are considered as abuse of rights. However, in practice their strict approach results in limited acceptation of objections to Ratione Temporis or abuse of rights claims.
Machine summary:
نقش دکترين سوء استفاده از حق و صلاحيت زماني مراجع داوري سرمايه گذاري در مقابله با برنامه ريزي تابعيت دانشجوي دکتري حقوق کيفري و جرم شناسي پرديس بين المللي کيش پوريا عسکري دانشگاه تهران ، تهران ، ايران نيلوفر سعيدي دانشيار گروه حقوق کيفري و جرم شناسي دانشگاه تهران ، تهران ، ايران چکيده گاه سرمايه گذار خارجي پس از بروز اختلاف يا زماني که اختلاف قابل پيش بيني است و به قصد طرح دعوي در مرجع داوري ، اقدام به تغيير تابعيت يا کسب تابعيت جديد مي نمايد.
يکي از اين موارد، زماني است کـه سـرمايه گـذار پـس از بـروز اخـتلاف يـا در زمـاني کـه اخـتلاف قابـل پـيش بينـي بـوده اسـت ، اقـدام بـه برنامه ريزي تابعيت کرده و دعوا را ذيل معاهده اي که متعاقب تغيير تابعيت بدان دسترسـي يافته ، طرح مينمايد.
به بيـان ديگر آيا در هر موردي که مرجع داوري در مواجهه با برنامـه ريـزي تابعيـت پـس از بـروز اختلاف ، صلاحيت زماني خود را احراز نمينمايد، سوء استفاده از حق رخ داده است و يـا بايد ميان اين دو مورد تفکيک قائل شد؟ براي پاسخ به اين پرسش ابتدا صلاحيت زماني و سپس سوء استفاده از حق و شرط هاي تحقق آن ها بررسي ميشود تا ضـمن ارزيـابي نقـش آن ها در ممانعت از برنامه ريزي تابعيت ، رويکرد مراجع داوري نسـبت بـه تفـاوت ايـن دو راهکار مشخص شود.
4. Millicom International Operations and Sentel GSM v Senegal, ICSID Case No ARB/08/20, Decision on Jurisdiction, 16 July 2010, para 84.