Abstract:
چیستی «صراط» و ویژگیهای آن از مسایل مهم الهیات و معارف دینی است. هر نوع تبیین و تفسیری از آن در مباحث کلامی و شبکه معارف دین تاثیرگذار است. در این تحقیق «معنا و حقیقت صراط»، در سه حوزه تکوین، تشریع و جزا از منظر علامه طباطبایی بررسی شده است. نتیجه تحقیق اینکه ایشان در منظومه فکری و جهانبینی خویش به نظامهای چهارگانه 1. علی و معلولی، 2. حرکت، 3. مولویت و عبودیت و 4. ربوبی پرداخته و در هر کدام تعریفی منطبق با همان نظام، برای صراط ارایه کرده است. «صراط»، در حوزه تکوین، با نظر به دو نظام «علی و معلولی» و «حرکت» (در صورتی که حرکت غیرارادی باشد) تبیین گردیده و در حوزه تشریع با نظر به سه نظام «حرکت» (در قسم حرکت ارادی)، «مولویت و عبودیت» و «ربوبیت» تعریف شده است. در حوزه جزا، تعریفی معطوف به تعریف صراط تشریعی ارایه میگردد.
The nature of “Sirat” (the Path or Bridge which every human must pass on the "Day of Judgment" to enter the Paradise) and its features are among the important issues in theology and religious teachings. Any explanation and interpretation of it is influential in theological discussions and the network of religious teachings. In this study, “the meaning and truth of Sirat” in three spheres of genesis, legislation and punishment in Allamah Tabatabai’s view is investigated. The results show that Allamah deals with the four systems (cause and effect, motion, authority and servitude, and divinity) in his intellectual system and his worldview, and has offered in each system a definition according to that system for Sirat. In the sphere of genesis, Sirat has been explained with a consideration of the two systems of “cause and effect” and “motion” (if it is involuntary); and in the sphere of legislation, it is defined with a consideration of the three systems of “motion” (in voluntary motion), “authority and servitude”, and “divinity”. In the sphere of punishment, a definition related to the definition of legislative Sirat is presented.
Machine summary:
نپرداختن به حقیقت صراط در نظریه طراطهای مستقیم و عدم ارتباطدهی منطقی میان صراط با سایر حقایق دینی و اعتقادی و نظر نداشتن به آیاتی که حکم مستضعفان (نساء: 99) (طباطبائی، 1371، ج 5، ص51) و مرجون لامر الله (توبه: 106) (همان، ج 9، ص380) را تبیین میکند، درواقع حذف قسمتی از معادله است و میتواند نوعی مغالطه باشد؛ به این بیان که هدایت الهی دارای مبدأ (منه)، مقصد (الیه)، وسیله (به)، طریق (فیه/ صراط) و نتیجه (حتی / نجات) است و پرداختن به موضوع هدایت در آیة شریفه «اِهدِنا الصِراطَ المُستَقِیم» بدون تبیین حقیقت «الصراط» که مفعول دوم «اِهدِنا» و متعلق هدایت است، در واقع پرداختن به بحثی بدون موضوع است که میتواند منجر به نتایج ابهامآفرین مانند تعدد صراط شود.
مفهوم حرکت مفهوم حرکتی که در تبیین صراط موردنظر است، امور خیالی، ذهنی (طباطبائی، 1420ق، ص256) و انتزاعی مانند هندسه، ریاضیات و محاسبات عددی نیست (طباطبائي، بيتا ـ الف، ج 1، ص54) و اینکه برخی روشنفکران دینی معاصر مبحث صراط را در چنین مقولاتی وارد مینمایند و با مدلهای تشبیهی، صراط را تفسیر و نهایتاً به امکان تعدد آن با عنوان صراطهای مستقیم قائل شدهاند، اساساً مفهوم کلامی و فلسفی و شرعی صراط را فهم نکردهاند؛ لذا اینگونه نظرات از این حیث قابل نقدند.