Abstract:
آموزش معماری امری چالش برانگیز است که از حساسیت زیادی برخوردار میباشد زیرا شکل-گیری تواناییهای معمار و فراگیری مهارتهای طراحی، وابسته به آن است. با نگاهی بر عملکرد دانشآموختگان معماری مشخص میگردد که آنها موفقیت چندانی در ایفای نقش خود نداشته و با چالشها و عواملی در جامعه روبرو هستند که میتواند بر عملکرد آنها تأثیر بگذارد. بنابراین هدف این پژوهش مشخص کردن این عوامل بر اساس طرح تلفیقی و با استفاده از روش تحلیلی- اکتشافی میباشد. به طوریکه در ابتدا با استفاده از روش دلفی و تحلیل کیفی توسط MAXQDA پرسشنامهای جهت نظرسنجی از دانشآموختگان و متخصصان تهیه گردید، سپس پاسخها به روش کمی با استفاده از تحلیل عاملی توسط SPSS و تحلیل موازی بررسی شد. در نهایت، موانع حمایتی، سیاسی، اقتصادی و زیر عوامل مهم آنها نظیر حمایت اندک بخش دولتی از واحدهای تحقیقاتی و گسترش بخش حرفهای، عدم حمایت بخشهای حرفهای و نهادهای میانجی و فقدان امنیت اقتصادی و سیاسی برای کارآفرینان و کسب و کارهای جدید، به عنوان عوامل بازدارنده عملکرد مؤثر دانشآموختگان معماری مشخص شدند. نتایج این پژوهش میتواند توسط سیاستگذاران کلان آموزش عالی، پژوهشگران، اساتید دانشگاه و کارآفرینان عرصه معماری مورد استفاده قرار بگیرد.
Architectural education is a challenging and sensitive task since the architects' development and design skills depend on this issue. A look at the performance of the architecture graduates reveals that they are not very successful in playing their roles and face challenges and factors in society that can affect their performance. Therefore, the purpose of this study is to identify these factors via a mixed-methods design (qual first), conducting an analytical-exploratory factor analysis. First, based on the findings of a semi-structured interview, prepared according to the Delphi method and the qualitative analysis by MAXQDA, a researcher-developed questionnaire was prepared for surveying architecture graduates and the experts in the field. Then the data were quantitatively analyzed using exploratory factor analysis by SPSS and parallel analysis. Finally, the supportive political and economic barriers, besides their important sub-factors such as low support of governmental organizations for research units and professional development, lack of support of professional non-governmental organizations and intermediary institutions, and lack of economic and political security for entrepreneurs and startups, were pinpointed as the deterrent factors for the effective performance of the architecture graduates. The findings can be used by major policymakers of higher education, architecture researchers, university professors, students, and Entrepreneurs.
Machine summary:
در نهايت ، موانع حمايتي، سـياسـي، اقتصـادي و زير عوامل مهم آن ها نظير حمايت اـندک بخش دولتي از واحـدهـاي تحقيقـاتي و گســـترش بخش حرفـه اي، عـدم حمـاـيت بخش هـاي حرفه اي و نهادهاي ميانجي و فقدان امنيت اقتصــادي و ســياســي براي کارآفرينان و کســب و کارهاي جديد، به عنوان عوامل بازدارنده عملکرد مؤثر دانش آموختگان معماري مشـخص شـدند.
پيشينه ي پژوهش پژوهش هاي صـورت گرفته در کشـور ما تاکنون بيشـتر سـيسـتم آموزشـي معماري را از درون بررســـي کرده و راهکارهايي براي بالا بردن کيفيت آموزش ارائه کرده اند، در صــورتيکه به بعد بيروني و مســائل خارج از دانشــگاه که بر آن تأثير بســيار مهمي ميگذارد، توجه خاصـي نشـده اسـت .
خدير٣ و نســيم ٤ (٢٠١٩) در پژوهشــي براي افزايش اشــتغال معماران و عملکرد بهتر در جامعه ، به اين موضـوع اشـاره کرده اند که مهارت هاي آموخته شـده در دانشگاه ، متناســب با بازار کار نيســت و پيشــنهاداتي جهت پر کردن شــکاف بين آموزش و مهارت هاي کاري داده اند.
الباخ ٥ (٢٠١٤) بر اين باور اسـت که نخســـتين نقش مورد انتظـار از آموزش آماده کردن دانش آموختگـان براي ورود به فضـاي حرفه اي و توسـعه جامعه ميباشـد.
همچنين دولت با کنترل گروهي، ايجاد زمينه براي توسـعه سـرمايه اجتماعي و تدبير سـياسـت هايي، موجب شـناسـايي ظرفيت ها و فرصـت هاي موجود گردد (نفيسـي, Skivington, Benzeval, & Bond, 2014; Hällsten, Edling, & Rydgren, ;1380 .
دوران نهايي شاخص هاي پژوهش به روش واريماکس (رجوع شود به تصویر صفحه) در ادامـه بر اســـاس يـافتـه هـاي تحليـل عـاملي، عوامـل نهـايي تـأثيرگـذار بر عملکرد دانش آموختگان معماري و مهمترين اين عوامل ارائه ميگردد.
(In Persian) motivation for architecture education ׳Students .