Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه دینداری و نگرشهای مذهبی با گرایش به تقلّب در امتحان بین دانشجویان است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی (حدود پنج هزار نفر) واحد قم، مشغول به تحصیل در سال 1398 است. با استفاده از جدول مورگان، 360 دانشجو با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و به پرسشنامه نگرش مذهبی براهنی، پرسشنامة دینداری گلارک و استارک و پرسشنامه گرایش به تقلّب سواری (1391) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که دینداری و نگرش مذهبی با عدم گرایش به تقلّب رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین زیرمقیاسهای دینداری با عدم گرایش به تقلّب رابطه منفی و معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هر دو متغیر دینداری و نگرش مذهبی توان پیشبینی گرایش به تقلّب را داشته و از بین ابعاد دینداری، تنها بُعد پیامدی توانست گرایش به تقلّب را به صورت منفی پیشبینی کند. نتایج آزمون t مستقل نیز نشان داد که بین دختران و پسران از نظر میزان گرایش به تقلّب تفاوت معنادار بوده و دختران دارای میانگین بالاتری هستند. براساس نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود، با ارائه آموزشهایی در راستای افزایش باورها و آگاهیهای دینی و نگرش مذهبی در دانشجویان، زمینه کاهش میزان تقلّب در عرصههای تحصیلی فراهم آید.
The purpose of the present study is to review the relationship between religiosity/religious attitude and tendency to cheating in exams among university students. This research is descriptive-correlational and its statistical population involves all the students (around 5000) at the faculty of humanities at Islamic Azad University of Qom in 2019. Using Morgan table, 360 students were chosen by stratified random sampling and they answered to 3 Questionnaires including religious attitude designed by Baraheni, religiosity designed by Glock & Stark, and tendency to cheating designed by Savari (2012). The results showed that there is a positive and significant relationship between religiosity/religious attitude and tendency to cheating in exams. Moreover, there is a negative relationship between subcategories of religiosity and tendency to cheating. The results of regression analysis showed that both variables of religiosity and religious attitude have the potential to predict the tendency to cheating and just the consequential aspect of religiosity among all its aspects could negatively prediction in this regard. The results of the test showed that there is a significant difference between boys and girls in terms of their tendency to cheat and that girls have a higher average. According to the results, it is suggested that by providing education in line with fostering religious beliefs and awareness and religious attitude among university students, we pave the way to decrease cheating in educational fields.
Machine summary:
بررسي رابطه دينداري و نگرش هاي مذهبي با گرايش به تقلب در امتحان بين دانشجويان 1 سيد محمدجواد حسيني کارشناسي ارشد، روانشناسي تربيتي، واحد قم ، دانشگاه آزاد اسلامي، قم ، ايران .
com چکيده هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه دينداري و نگرش هاي مذهبي با گرايش به تقلب در امتحان بين دانشجويان است .
پژوهش حاضر برگرفته از: پايان نامه کارشناسي ارشد، با عنوان «بررسي رابطه دينداري و نگرش هاي مذهبي با گرايش به تقلب در امتحان بين دانشجويان دانشکده علوم انساني دانشگاه آزاد اسلامي قم »، سيد محمدجواد حسيني، استاد راهنما: مجيد ضرغام حاجبي، استاد مشاور: سيف الله فضل الهي، ارائه شده در سال ۱۳۹۸ است .
2. Meng, Othman, D’Silva & Omar 3.
Robinson, Amburgey, Swank & Faulker 5.
Papazisis, Nicolaou, Tsiga, Christoforou & Krepia 6.
Lopez, Riggs, Pollard & Hook 2.
با توجه به مطالب بيان شده در اهميت پديده تقلب و از آنجايي که اين امر توان بالقوه اي در تمامي استعدادهاي فردي و نهادي دارد، و خطر فراگير شدن آن نيز مورد توجه است ، و همچنين با توجه به نقش بازدارنده دين در برابر رفتارهاي غير اخلاقي، پژوهش حاضر درصدد بررسي اين موضوع است که آيا بين دينداري و نگرش مذهبي با نگرش به تقلب رابطه معناداري وجود دارد؟ نتايج اين پژوهش در صورت تأييد مي تواند راهنماي ترسيم راهکارهاي جديد براي کاهش تقلب و بي صداقتي تحصيلي در دانشجويان و دانش آموزان را فراهم کند.