Abstract:
ابزارهای مالی مرکب، یعنی ابزارهایی که دارای ویژگیهای بدهی و حقوق مالکانه هستند، برای چندین دهه تنظیم کنندگان استاندارد حسابداری را به چالش کشیده است. اصول توسعه یافته برای تمایز بدهیها و حقوق مالکانه و کاربرد این اصول دراستاندارد حسابداری شماره 36 بطور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. اثرات الزامات طبقه بندی حسابداری را بر روش انتخابهای مالی شرکت و بر تصمیمگیری کاربران بررسی شده تا این سوال را بررسی کنیم که آیا تمایز بین ابزارهای مالی مرکب اهمیت دارد. برخی مطالعات نشان میدهد که الزامات استانداردهای حسابداری بر انتخاب شرکتها در مورد ساختار و ابزارهای تامین مالی تاثیر بگذارد. مطالعات دیگر تاثیر طبقه بندی را بر تصمیمگیری سرمایه گذاران در نظر میگیرد. سپس چهار رویکرد مورد بحث قرار گرفت که تنظیم کنندگان استاندارد میتوانند در کار بیشتر روی این موضوع استفاده کنند و پس از آن این بحث را به کار فعلی مرتبط شد تا مشخص کنم که رویکردهای فعلی تا چه حد به مشکلاتی که مستند شده رسیدگی میکنند. این نتیجه حاصل شد که کار فعلی پتانسیل بهبود کاربرد استاندارد 36 از طریق ارایه و افشا را دارد اما مسایل مربوط به قضاوت و برآوردها در ارزشگذاری باقی خواهد ماند.
Composite financial instruments, i.e. instruments that have both debt and equity characteristics, have challenged accounting standard setters for decades. The developed principles for distinguishing debts and ownership rights and the application of these principles in Accounting Standard No. 36 have been widely used. The effects of accounting classification requirements on the method of financial choices of the company and on the decision-making of users have been investigated in order to examine the question of whether the distinction between compound financial instruments is important. Some studies show that the requirements of accounting standards affect the choice of companies regarding the structure and financing tools. Other studies consider the impact of classification on investors' decision making. Four approaches are then discussed that standard setters can use in further work on this topic and then this discussion is related to current work to determine how well current approaches address the problems that have been documented. It was concluded that the current work has the potential to improve the application of Standard 36 through presentation and disclosure, but issues of judgment and estimates in valuation will remain.
Machine summary:
طبقه بندي ابزار هاي مالي مرکب بر اساس استانداردحسابداري ٣٦ 1 حسين فرقاني تاريخ دريافت : ١٤٠١/٠٤/١٨ تاريخ چاپ : ١٤٠١/٠٦/١٩ چکيده ابزارهاي مالي مرکب ، يعني ابزارهايي که داراي ويژگي هاي بدهي و حقوق مالکانه هستند، براي چندين دهه تنظيم کنندگان استاندارد حسابداري را به چالش کشيده است .
درسال ٢٠٠٨ هيئت استاندارد حسابداري در مورد ابزار هاي مالي با ويژگي هاي حقوق مالکانه بيان کرد که دو دسته کلي از انتقادات به اين رويکرد استاندارد شماره ٣٦ وجود دارد اول مشکلات در به کار گيري اصول در استاندارد ٣٦ و دوم ، آيا استفاده از آن اصول منجر به تمايز مناسب بين ابزارهاي حقوق مالکانه و ابزارهاي غير مالکانه مي شود.
با اين حال کمبود تحقيقات دانشگاهي وجود دارد که مي تواند مستقيما به تصميم گيري در مورد تعاريف بدهي ها و حقوق مالکانه و طبقه بندي ابزار هاي مرکب کمک کند.
همچنين محدوديت هاي گسترش رويکرد مولفه هاي براي طبقه بندي و اينکه آيا استفاده از طبقه بندي ميزانس در صورتهاي مالي باعث بهبود حسابداري در اين زمينه مي شود، بحث مي کنيم و در پايان از مطالب ارائه شده نتيجه گيري مي شود.
بررسي مي کند که آيا واحد تجاري تعهدي به انتقال وجه نقد يا ساير دارايي هاي واحد تجاري دارد ياخير؟ رويکرد دوم که به عنوان رويکرد مالکيت شناخته مي شود، در نظر مي گيرد که آيا بازده قابل پرداخت به دارنده ابزار مالي مرکب ، مستقل از عملکرد واحد تجاري است يا خير؟ تنظيم کنندگان استاندارد از هر دو اين رويکرد ها استفاده کرده اند (بوتوسان ٢ و همکاران ، .