Abstract:
این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- همبستگی به بررسی تاثیر یادگیری سیار و سواد اطلاعاتی بر کارآفرینی سازمانی کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان اردبیل میپردازد. تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری را کلیه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان اردبیل تشکیل میدهند که طبق اعلام استانداری 520 نفر اعلام شده است. برای تعیین حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده شد که طبق این جدول، تعداد نمونه آماری برابر 220 بدست آمده است. پژوهش حاضر در دو بخش نظری و عملی انجام شده است. در بخش نظری، اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانهای و اسنادی و در بخش عملی، به شیوه میدانی از طریق پرسشنامههای استاندارد مورد سنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از آزمونهای رگرسیون ساده و چندگانه انجام گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ابعاد یادگیری سیار (دسترسی به فناوری، توانایی یادگیری از طریق رسانهها، گفتگوهای گروهی اینترنتی و مسایل مهم جهت موفقیت در یادگیری الکترونیکی) و ابعاد سواد اطلاعاتی (توانایی تعیین وسعت و ماهیت اطلاعات، توانایی دسترسی موثر به اطلاعات، توانایی ارزیابی نقادانة اطلاعات، توانایی درک موارد حقوقی و اقتصادی کاربرد اطلاعات) بر کارآفرینی سازمانی مدیران استان اردبیل تاثیر مثبت معناداری دارند.
Machine summary:
نتايج پژوهش حاکي از آن است که ابعاد يادگيري سيار (دسترسي به فناوري، توانايي يادگيري از طريق رسانه ها، گفتگوهاي گروهي اينترنتي و مسايل مهم جهت موفقيت در يادگيري الکترونيکي) و ابعاد سواد اطلاعاتي (توانايي تعيين وسعت و ماهيت اطلاعات ، توانايي دسترسي مؤثر به اطلاعات ، توانايي ارزيابي نقادانۀ اطلاعات ، توانايي درک موارد حقوقي و اقتصادي کاربرد اطلاعات ) بر کارآفريني سازماني مديران استان اردبيل تأثير مثبت معناداري دارند.
همچنين سازمان ها با بهره برداري مؤثر از منابع انساني و سازماني خود مي توانند در جهت تعالي بيشتر گام بردارد و با تبديل شدن به سازماني دانش محور، از دانش موجود در ساختار، فرايندها و ذخيره ي منابع انساني خود، براي دست يابي به چشم انداز مورد نظر خود بهره ببرد حال سوالي که مطرح مي شود اين است که يادگيري سيار و سواد اطلاعاتي بر کارآفريني سازماني مديران استان اردبيل چه نقشي دارد؟ مباني تحقيق کارآفريني روشي براي انجام کسب و کار به شيوه اي مبتکرانه ، با تمرکز بر نيازهاي مشتري و خطرپذيري حساب شده و واقع گرا است ، گرچه سازمان هاي کارآفرين ، گاهي ريسک هايي را ميپذيرند که به شيوه اي دقيق تجزيه و تحليل و محاسبه نشده اند، اما تصميمات اخذ شده در آن حوزه عموماً با واقع نگري عقلايي همراه است (مقيمي، ١٣٨٤).
همانطور که در جدول شماره ٨؛ مشاهده ميشود ميزان p مشاهده شده در همه متغيرها به غير از بعد انگيزش معنيدار است و نتايج نشان ميدهد که متغير دسترسي به فناوري با بيشترين ميزان تاثير با بتاي (٠/٤٧ =BETA)، توانايي يادگيري از طريق رسانه ها با کمترين ميزان تاثير با بتاي (٠٢٥=BETA)، گفتگوهاي گروهي اينترنتي (٠/٣٦ =BETA) و مسايل مهم جهت موفقيت در يادگيري الکترونيکي (٠/٤٠ =BETA) متغير کارآفريني سازماني را پيش بيني ميکنند.