Abstract:
مرگ بهعنوان یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشۀ صدرا بهحساب میآید. در اندیشۀ صدرا مرگ بهعنوان تعالی نفس از بدن معرفی شدهاست. از منظر وی مرگ تنها به ضرورت متافیزیکی واقع نمیشود، بلکه آدمی میتواند بر حسب تلاش خود میان نفس و بدن جدایی بیندازد. سؤال این است که مرگ چگونه از ضرورتی متعالی به امری انسانی تبدیل شده و چگونه با ارادۀ آدمی نسبت برقرار میکند. این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی تلاش میکند که نشان دهد صدرا چگونه میان مرگ با فلسفه از یک سو و مرگ و ارادۀ اخلاقی و تهذیب از سوی دیگر ارتباط ایجاد مینماید. با مراجعه به آثار صدرا روشن میشود که مرگ ارادی، ارادۀ اخلاقی و فلسفه از جهت اینکه هر سه از یک سو دوری از تعلقات بدنی را لازم دارند و از سوی دیگر باعث استکمال وجودی نفس و رسیدن آن به مرتبۀ عقلانی میشوند، اشتراک دارند. این خصیصۀ مشترک و بنیادی زمینۀ ایجاد نسبت میان این سه مفهوم و گذار از یکی به دیگری را در اندیشۀ صدرا فراهم میآورد.
Death is a key concept in sadra’s view. He believes that death is the soul’s transcendence over the body. In his view, death does not just occur as a metaphysical necessity; rather, one can separate their own soul and body with their efforts. The question is: How does death turn from a transcendental necessity to a human phenomenon and how it comes to have a relation with the human will. This article draws on the descriptive-analytic method to show how sadra establishes a relation between death and philosophy, on the one hand, and death and moral will and purification, on the other hand. A reference to sadra’s works reveals that voluntary death, moral will, and philosophy all require detachment from bodily belongings and lead to the soul’s existential perfection toward the intellectual degree. This shared fundamental characteristic paves the path for establishment of a relation among the three concepts and transition from one to the others in sadra’s view.
Machine summary:
برداشت صدرا از مرگ ارادی به این صورت است که آدمی با آن نوع از افعال ارادی خویش که باعث قطع تعلق وجودی و تعلق تدبیری نفس از بدن میشود، از یک سو سبب تعالی جوهری نفس میشود و آن را از جسمانی بودن به امری مجردبودن تعالی میدهد و از سوی دیگر این نوع افعال باعث تضعیف بدن میشود و آن را دچار ضعف و سستی و ملال میکند.
از آنجا که صدرا به دو نوع حرکت جوهری غریزی و ارادی باور دارد، بر این اساس دربارۀ جدایی نفس از بدن و مرگ نیز به دو نوع جدایی و مرگ معتقد میشود.
برداشت صدرا از مرگ ارادی به این صورت است که آدمی با افعال ارادی خویش از یک سو تعلقات جسمانی و تعلقات تدبیری را در خود از بین میبرد و از سوی دیگر این نوع افعال، باعث تعالی جوهری نفس میشود و آن را از جسمانیبودن به سوی امری مجرد تعالی میدهد.
An Introduction to Islamic Philosophy, Qom: Imam Khomeini Educational and Research Institute.
). Tehran: Publication of the Association of Wisdom and Philosophy.
). Tehran: Sadra Islamic Wisdom Foundation Publications.
[In Persian] Research Article A Typology of Analogies for Soul-Body Relation Mostafa Azizi Alavijeh 1 Received: 14/12/2021 Accepted: 12/01/2022 Abstract The problem of accounting for the relation between soul and body was for long a focus of intellectuals.
This research aims to provide a typology of the analogies for the soul-body relation, analyze the grounds and assumptions underlying each, and highlight their implications and consequences.