Abstract:
باوجود بحرانهای زیستمحیطی و کاهش ذخایر سوختهای فسیلی نیاز به راهکارهای توسعه پایدار و معماری پایدار به منظور مدیریت مصرف انرژی و کاهش زیانهای خطرناک انسانی بیشازپیش احساس میشود. در این راستا بهمنظور افزایش آگاهی دانشجویان و طراحان بایستی آموزشهای تخصصی معماری پایدار در حوزه دروس دانشگاهی قرار گیرد. از آنجاییکه ساختمانهای مسکونی بخش مهمی از مصرف انرژی را در کشور شامل میشوند، بایستی میزان اثربخشی این راهکار بر نحوه طراحی ساختمانهای مسکونی در شهر تهران موردبررسی قرار گیرد. این پژوهش از منظر روششناسی پیمایشی است و دارای دو بخش کیفی و کمی است که در بخش کیفی به بررسی مبانی نظری مربوطه و در بخش دوم پرسشنامههایی در اختیار 20 نفر از اساتید و دانشجویان معماری به منظور بررسی میزان اثربخشی آموزشهای معماری پایدار بر نحوه طراحی خانههای مسکونی شهر تهران گذاشته شده است و برای تعیین اعتباریابی پرسشنامه از نرمافزار Smart PLS2 استفاده شده و به جهت اولویتبندی دادهها از آزمون فریدمن در نرمافزار SPSS بهره گرفته شده است. درنهایت نتایج حاصله بیانگر آن است آموزشهای معماری پایدار در سطح اجتماعی (دانشجویان، بالا بردن آگاهی مردم و درنهایت کارفرمایان) بیشترین تأثیر را داشته و در بالا بردن کیفیت محیط داخلی ساختمان به نسبت اثربخشی کمتری دارد.
Residential environments are subject to a variety of factors, most notably the “lifestyle” that depends on the culture. The main purpose of dwelling is to create an environment that fits the people’s lifestyle. The lifestyle structure can be studied through its explicit components such as activities and its environmental aspects such as the temporality and spatiality of activities, the temporal and spatial sequence of activities, and other obvious aspects. Activities also have hidden and meaningful aspects in addition to their explicit aspects, which can reveal the mental aspects of the lifestyle.