Abstract:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ذائقه موسیقیایی میاننسلی در بین مردم ایل خزل و بر اساس پارادایم کیفی از نوع روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته و برای تحلیل یافتهها از مدل کلارک و براون استفاده شده است. جامعه هدف شامل نسل والدین و فرزندان دهه هشتاد بوده است و برای تعیین حجم نمونه از استراتژی نمونهیابی هدفمند استفاده گردیده است که بر اساس آن برای رسیدن به اشباع با 90 نفر (شامل 30 خانوار) مصاحبه صورت گرفته است. بر اساس تحلیل دادهها، 34 تم فرعی و 17 تم اصلی استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به دنبال تغییرات روزافزون در سبک زندگی، موسیقی نیز در معرض تغییر قرار گرفت و ارزش عمیق هنری آن کمرنگ شد. در این میان ذائقه نسل جدید بر اساس تودهگرایی و انتخاب موسیقی توده شکل گرفته است. از سوی دیگر، نسل پیشین که پایبندی بیشتری به سنتها و هنر دارد، از این تغییرات به دور نمانده و در حال انطباق با شرایط موجود و پذیرش تنوع در موسیقی است که این موضوع حاکی از بهحاشیهرفتن موسیقی اصیل و فاخر ایل است. همچنین نتایج نشان داد تعلق ایلی برخلاف گذشته الزاماً به تعهد فرهنگی منجر نمیشود، یعنی تعلق داشتن طوایف به ایل از نظر ذهنی پذیرفتنی و همگانی است، اما تعهد داشتن به موسیقی ایلی و سایر ابعاد فرهنگ در تمام طوایف مشاهده نمیشود.
The present study aims to study the musical tastes of two generations of the Khezel. The research in based on qualitative paradigm and thematic analysis method. To this end, for information collection semi - structured interview technique, and for the data analysis the Clark and Brown model has been used. The target community consists of the parents and children of the 80's that were chosen using purposive strategy sampling, upon which saturation was accomplished by comparing the interview using 90 person (including 30 household). During the process analysis stages, 34 sub - themes and 17 main themes were extracted. The results of this study showed that, in the wake of the increasing changes and influence of superficiality in the different dimensions of art, music has also been affected by the spread and plurality of its expanded art. So that future generations' tastes are established from the beginning through the selection of populism and popular music. On the other hand, the previous generation who are more committed to their traditions and art, they were not immune to these changes and were is step with the times, accepting a wide range of musical styles, creating a severe threat to the existence of noble and excellent music. This shows that the preservation of excellent and noble music is under marginalization. Furthermore, the findings revealed that family attachment did not always imply a cultural devotion to the past. To put it another way, family attachment is commonly acknowledged,.
Machine summary:
بدرتونظجره دباه رادي ان ن خملأسپئژلوه هرشا بيه وروسجوش د بتگفاذوارت دهاکه ي: نسلي در روي آوردن به سبک هاي موسيقيايي در ب ن مردم خزل ، مطالعه حاضر ذائقه موسيقيايي دو نسل والدين و فرزندان ايل خزل از چه ويژگيهايي برخوردار است ؟ ٢-پيشينۀ پژوهش و ملاحظات نظري بنيان گذاران جامعه شناسي که به عنوان پدران اين علم شناخته ميشوند، هنر را بيشتر در حاشيه کار خود قرار ميدادند.
-همه چيزخوار _ تک خوار١٢: پيترسون اين ديدگاه را مطرح ميکند که در آن ارتباط مستقيم بين موقعيت اجتماعي و نوع مصرف فرهنگي را قبول ندارد و معتقد است ترجيحات فرهنگي_ هنري اقشار بالاي جامعه صرفا به انتخاب هاي نخبه گرايانه محدود نميشود، بلکه شامل انواع سلايق عامه پسند ميباشد.
فصلنامه علمي جامعه شناسي فرهنگ و هنر 183 & مثلأ پاسخگوي ٨٨(C٢-J٣-H٢-E٦-A٢-G٢) ميگويد که محتواي سبک هاي جديد براي نسل گذشته قابل فهم نيست و آن ها به ديده تحقيرآميز به سبک هاي جديد نگاه ميکنند و پاسخگوي ٧٦(C١-J٤-H١-E٢-A٢-G٢) معتقد است که موسيقي محلي از گذشته تا امروز زيبايي و اصالتش را حفظ کرده است .
نسل فصلنامه علمي جامعه شناسي فرهنگ و هنر 184 & جديد از آنجا که از بدو تولد در معرض موسيقيهاي مختلف قرار گرفته اند و موسيقي برايشان دروني شده است ، بنابراين حذف و نبود آن ميتواند آسيب جدي براي اين نسل به دنبال داشته باشد.