Abstract:
هدف اصلی مقاله حاضر مطالعه ادراک زنان پیرامون فضای شهری تهران است. از همین رو این مقاله با اتخاذ رویکرد کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی به مطالعه پدیده طرد اجتماعی زنان در فضای شهری تهران پرداخته است و بدین منظور 29 نفر از زنان بین 20 تا 45 سال ساکن تهران بر اساس منطق نمونهگیری هدفمند انتخاب و با آنان مصاحبه صورت گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زنان در عرصههای مختلف در جامعه با کمبود حمایتگری مواجه هستند. درواقع با مسائلی نظیر کمبود امنیت در فضای شهر، کمبود کارآمدی در امکانات و تجهیزات شهری، فقدان حمایتگری قانونی، فقدان حمایت در مقابل آسیبهای اجتماعی، فقدان سازکار حمایتی در فضای اشتغال، ضعف اعتماد به نفس و عدم حمایت خانواده مواجه گریدهاند. این موارد موجب تضعیف و محرومیت زنان از حقوقشان گردیده است. از سوی دیگر با طرد زنان از جامعه، محرومیت و طرد اجتماعی به گروههای اجتماعی دیگر تسری پیدا میکند و ظرفیت زنان در بهبود وضعیت اجتماعی جامعه از دست میرود.
The main goal of this article is to study the perception of women around the urban space of Tehran. Therefore, this article has adopted a qualitative approach based on phenomenology to study the phenomenon of social exclusion of women in the urban space of Tehran, and for this purpose, 29 women between the ages of 20 and 45 living in Tehran were selected and interviewed based on the logic of purposeful sampling. done. The results of this research indicate that women face a lack of support in various fields in the society. In fact, they have faced issues such as lack of security in the city, lack of efficiency in urban facilities and equipment, lack of legal protection, lack of protection against social harm, lack of support system in the employment environment, lack of self-confidence and lack of family support. These cases have weakened and deprived women of their rights. On the other hand, with the exclusion of women from society, deprivation and social exclusion spreads to other social groups, and the capacity of women to improve the social status of society is lost.
Machine summary:
از همين رو اين مقاله با اتخاذ رويکرد کيفي مبتني بر پديدارشناسي به مطالعه پديده طرد اجتماعي زنان در فضاي شهري تهران پرداخته است و بدين منظور ٢٩ نفر از زنان بين ٢٠ تا ٤٥ سال ساکن تهران بر اساس منطق نمونه گيري هدفمند انتخاب و با آنان مصاحبه صورت گرفت .
جريان سازي راهبردي است در راستاي برابري جنسيتي و اين امکان را براي زنان فراهم ميکند تا در فضاي شهري حضور يابند و از امکانات و منابع بهره مند گردند.
با توجه به اشارات مطرح شده ؛ اين پژوهش درصدد است تا ادراک زنان پيرامون فضاي شهر تهران را مطالعه کند.
نتايج حاکي از آن است که امکان فراهم آوردن فرصت ها و موقعيت هاي اجتماعي ، سياسي و اقتصادي براي تمامي ساکنان اين منطقه وجود ندارد و برخي از محله هاي آن فضاهاي طرد شده محسوب ميشوند.
درواقع شهري امکان تحقق عدالت فضايي را دارد که « همه ي سکونت کنندگان ظرفيت برابري براي اثرگذاري بر تصميمات موثر بر فضاها، نهادها و منابع مشترک همه تضمين شده است » (برنر، ١٣٩٨) روابط قدرت مبتني بر جنسيت به شيوه هاي ظريف و پنهان عمل ميکند و به ندرت ميتوان آن را با تفسير لغوي سلطۀ زنان در مقابل کنترل مردسالارانه يکي دانست (جارويس ، ١٣٩٧: ٢٣٢).
ميتوان ذکر کرد که جاذبه هاي شهر مدرن براي زنان گم کردن خود در ازدحام است ؛ به عبارتي تناقض زندگي شهري اين است که هم عرصه اي براي ديدن و هم فضاهاي خصوصي و انزوا باشد.
Gender and the City: Urban Restructuring, Social Exclusion, and Democratic Participation.