Abstract:
در این نوشتار تلاش گردیده تا تأثیر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در تقویت قدرت و نفوذ شیعیان در ساختار سیاسی عراق مورد توجه و تبیین قرار گیرد. بعد از حملۀ سال 2003، آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام، جمهوری اسلامی، به عنوان کشوری مهم و تأثیرگذار در منطقه سعی داشته است با بهره گیری از منابع قدرت نرم خود، به افزایش حوزه نفوذ و توسعه قلمروی ژئوپلیتیکی خود در عراق جدید مبادرت ورزد. در این میان، با ارتقاء وزن و تثبیت قدرت شیعیان در ساختار و معادلات سیاسی عراق، جمهوری اسلامی ضمن توسعه همگرایی با دولت جدید این کشور، به قدرت و نفوذ بالایی در صحنه عراق به ویژه میان شیعیان این کشور دست یافته است. از اینرو، سؤال اصلی پژوهش این است که قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در تقویت قدرت شیعیان در ساختار سیاسی عراق(2020-2003) چه تأثیری داشته است؟مفروض نوشتار حاضر این است که از آنجایی که با حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق، صحنه سیاست عراق با افرایش قدرت و نفوذ شیعیان همراه بوده است؛ لذا جمهوری اسلامی با تکیه بر رویکرد و منابع قدرت نرم خود، در تلاش است ضمن تقویت نقش و جایگاه شیعیان در معادلات سیاسی عراق، از خارج شدن فاکتورهای قدرت از دست شیعیان این کشور جلوگیری نماید و در این راستا؛ به توسعه قلمروی نفوذ و توان بازیگری تهران در عرصه سیاست عراق مبادرت ورزد.
In this article, an attempt is made to pay attention to and explain the effect of the soft power of the Islamic Republic of Iran in strengthening the power and influence of the Shiites in the political structure of Iraq. After the 2003 invasion of Iraq and the overthrow of Saddam's regime, the Islamic Republic, as an important and influential country in the region, has tried to use its soft power sources to increase its sphere of influence and expand its geopolitical territory in the new Iraq. Meanwhile, by increasing the weight and consolidating the power of the Shiites in the political structure and equations of Iraq, the Islamic Republic, while developing convergence with the new government, has achieved high power and influence in Iraq, especially among the Shiites. Therefore, the main question of the research is what effect has the Islamic Republic of Iran had on strengthening the power of the Shiites in the political equations of Iraq (2020-2003)?The premise of this article is that since the 2003 US invasion of Iraq, the Iraqi political scene has been marked by increasing Shiite power and influence; Therefore, based on the discourse of the Islamic Revolution, the Islamic Republic is trying to strengthen the role and position of the Shiites in the political equations of Iraq, to prevent the factors of power from leaving the hands of the Shiites of this country, and in this regard; To develop Tehran's sphere of influence and acting power in the field of Iraqi politics.
Machine summary:
از اين رو، ســؤال اصلي پژوهش اين اســت که قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران در تقويت قدرت شيعيان در ساختار سياسي عراق (۲۰۲۰- ۲۰۰۳) چه تأثيري داشته است ؟ مفروض نوشتار حاضر اين است که از آنجايي که با حمله سال ۲۰۰۳ آمريکا به عراق، صحنه سياست عراق با افرايش قدرت و نفوذ شيعيان همراه بوده است ؛ لذا جمهوري اســلامي با تکيه بر رويکرد و منابع قدرت نرم خود، در تلاش است ضمن تقويت نقش و جايگاه شــيعيان در معادلات سياســي عراق، از خارج شدن فاکتورهاي قدرت از دست شيعيان اين کشور جلوگيري نمايد و در اين راستا؛ به توسعه قلمروي نفوذ و توان بازيگري تهران در عرصه سياســت عراق مبادرت ورزد.
بنابراين با تقويت نقش و قدرت شــيعيان در عراق در پي و قرار گرفتن فاکتورهاي قدرت در دســت شيعيان، ضمن توسعه توان بازيگري شيعيان در صحنه عراق، کمک مؤثري به تقويت و افزايش نقش جمهوري اسلامي به عنوان بازيگر و مهره اســتراتژيک محور مقاومت نموده است که اين خود ضمن افرايش نفوذ و قدرت تهران در شکل دهي به معادلات عراق و غرب آسيا، توازن قدرت و نظم و الگوي منطقه اي را به ضرر رقباي منطقه اي و بين المللي ايران در منطقه راهبردي غرب آســيا شکل داده است .
همچنين تهــران با برخورداري از نفــوذ و قدرت نرم خود، ضمن افزايش قلمــروي نفوذ و قدرت خود در عراق، در صدد ارتقاء و بالا بردن توان بازيگري و حفظ قدرت در دســت شــيعيان عراق بر آمده است و از اين طريق ، توازن قدرت و معادلات منطقه اي را در غرب آسيا از جمله عراق در راستاي منافع و سياست هاي محور مقاومت به رهبري جمهوري اسلامي شکل مي بخشد.