Abstract:
قرآن مجید اگرچه گونههای خاصی از حبس و وقف جاهلی را ممنوع اعلام کرده، اما با عناوینی همچون صدقه، قرض حسن، تقدیم خیر، برّ، انفاق و کتابت آثار، به انجام کارهای خیر از جمله وقف تشویق نموده است. به وجود آمدن اصطلاح «وقف» بعد از دوران تشریع، نمایانگر متشرعه بودن حقیقت معنایی آن است. در این میان، دلالت آیه یا آیاتی از قرآن مجید که بیشترین ارتباط معنایی را با مفهوم وقف داشته باشد، از جمله مسائل مطرح در بحث وقف است. اگرچه اکثر محققان به این مطلب تصریح نمودهاند که وقف تحت عناوین کلی قرآنی مانند خیرات و مبرّات داخل است، اما برخی مفسران با توجه به دو روایت مربوط به وقفِ دو نفر از صحابه به نامهای ابوطلحه انصاری و ابوالدحداح انصاری که در ذیل آیه 92 آل عمران (آیه برّ) و آیات 245 بقره و 11 و 18 حدید (آیات قرض حسن) وارد شده است، این آیات را به طور خاص مربوط به وقف شرعی دانستهاند. این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته است، در صدد بررسی این دو روایت تفسیری بر پایه معیارهای رجالی و فقهالحدیثی و بررسی کیفیت ارتباط آنها با آیات ذکرشده است.
علی الرغم من ان القران الکریم قد حرم انواعا معینه من الحبس والوقف الجاهلی، الا انه شجع علی فعل الخیر، بما فی ذلک الوقف، بعناوین مثل الصدقه، القرض الحسن، تقدیم الخیر، البر، الانفاق وکتابه الاثار. ان ظهور مصطلح «الوقف» بعد عصر التشریع یمثل حقیقته الدلالیه، وفی هذا السیاق فان معنی ایه او ایات من القران الکریم ذات الصله الاکثر دلالیه بمفهوم الوقف هی احد القضایا المطروحه فی موضوع الوقف. رغم ان معظم الباحثین ذکروا ان الوقف یدخل تحت عناوین قرانیه عامه مثل الخیرات والمبرات، لکن بعض المفسرین وبحسب روایتین تتعلقان بالوقف لشخصین من الصحابه هما ابو طلحه الانصاری وابو الدحداح الانصاری التی ادرجت تحت الایه 92 من سوره ال عمران، والایات 245 من البقره، والایات 11 و18 من سوره الحدید (ایات القرض الحسن)، فان تلک الایات متعلقه بشکل خاص بالوقف الشرعی. تسعی هذه المقاله التی تم تنظیمها وفق المنهج الوصفی التحلیلی الی فحص هاتین الروایتین التفسیریتین بناء علی معاییر علم الرجال وفقه الحدیث ودراسه کیفیه ارتباطها بالایات المذکوره.
Although the holy Quran banned a special types of habs (Arabic: حبس literally means to prevent, restrain) and waqf (Arabic: وقف) being at the age of ignorance (period of jahiliyyah; pre-Islamic period) but it has encouraged to do good (being generous) like waqf with titles such as charity funds, an interest free loan (Arabic: قرض الحسنه qarz hasan), doing good to others (beneficence), philanthropy, infaq (Arabic: انفاق i.e. ensuring the subsistence of the poor and needy ones among people, specifically the kinsmen by means of providing them with monetary or sustenance aids) and penning. The establishment of the term “waqf” after the stage of establishment (Arabic: تشریع al-tashri') indicates its semantic reality. In this regard the indication of a verse of the holy Quran or verses which have the semantic correlation with the concept of waqf is an issue which is propounded in waqf debate. Although most researchers have explicated this matter that waqf is within the general Quranic titles such as beneficence and philanthropies but some Quran exegetes with observing two traditions related to the waqf of two companions named Abu Talha Ansari and Abu Dehdah Ansari under the verse 92 (the verse of philanthropy) of al-Imran (Arabic: ال عمران) and the verse 245 of al-Baqarah (Arabic: بقره) and the verses of 11 and 18 (the verse of an interest free loan) of al-Hadid (Arabic: حدید) believe that that these verses specially connect to the Islamic legal waqf. This paper has been formed in the descriptive- analytic method and is going to study these two exegetic traditions based on rijali and fiqh al-hadith criteria and also to examine how these two traditions relate to the mentioned verses.
Machine summary:
مانند خیرات و مبرّات داخل است، اما برخی مفسران با توجه به دو روایت مربوط به وقفِ دو نفر از صحابه به نامهای ابوطلحه انصاری و ابوالدحداح انصاری که در ذیل آیه 92 آل عمران (آیه برّ) و آیات 245 بقره و 11 و 18 حدید (آیات قرض حسن) وارد شده است، این آیات را به طور خاص مربوط به وقف شرعی دانستهاند.
از این رو، گزارشهای حاکی از حسن حال او در زمان رسول خدا( از جمله روایت انس بن مالک درباره وقف وی باید مورد بررسی قرار گیرد؛ به ویژه اینکه مادر انس بن مالک همسر ابوطلحه بوده است (ابن حبّان، 1393: 3/137) و انس روایات فراونی از ابوطلحه نقل و همچنین فضیلتهایی از رسول خدا( به جهت گمارده شدن ابوطلحه از طرف خلیفه دوم به فرماندهی گروه 50 نفرۀ ناظر بر شورای 6 نفرۀ تعیین خلیفه بعد از عمر و به جهت مأمور شدن از ناحیه خلیفه دوم به زدن گردن اعضای شورای 6 نفره در صورت پایان یافتنِ بدون نتیجه آن.
روایت عبداللّٰه بن مسعود از برخی محدثان اهل سنت (ابن شعبه خراسانی مکی، 1417: 3/934؛ عبدی بغدادی، 1406: 1/92؛ بزار، 2009: 5/402؛ طبری، 1412: 2/371؛ ابن ابیحاتم رازی، 1419: 2/460 و 10/3338ـ 3339؛ طبرانی، بیتا: 22/301؛ بیهقی، 1423: 5/125)، روایتی درباره صدقه ابوالدحداح از عبداللّٰه بن مسعود گزارش شده است.
لذا این آیه احتمال نزول در ارتباط با صدقه ابوالدحداح را دارد و شاید از همین جهت بوده که قطب راوندی در فقه القرآن سبب نزول آیه 18 سوره حدید را وقف باغ خرما توسط برخی از صحابه معرفی نموده و به آیات دیگر قرض حسن استدلال نکرده است (قطبالدین راوندی، 1405: 2/290).