Abstract:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش درک کارمند از گوشسپاری سرپرست بر خستگی عاطفی، قصد خروج و رفتار شهروندی سازمانی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری اعضای هیئت علمی دانشگاههای شهرستان زاهدان به تعداد 580 نفر و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان برابر با 231 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SMART PLS استفاده گردیده است. در این راستا، سه فرضیه شکل گرفت که به ترتیب به بررسی اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر خستگی عاطفی، اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر رفتار شهروند سازمانی و اثر درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند بر قصد خروج پرداخته شده است. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر منفی حاصل از درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند، یک وضعیت دشوار ذهنی را توصیف میکند که شامل بسیاری از حالتهای احساسی و خلقی مانند خستگی عاطفی و قصد خروج است که باید در اعضای سازمان به حداقل ممکن برسد. در مقابل، تأثیر مثبت حاصل از درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صدای کارمند، شامل حالتهای مثبت احساسی و خلقی مانند رفتار شهروند سازمانی است که باید در اعضای هیئت علمی نهادینه و تقویت شود.
The purpose of this study is to survey the role of employee’s perception of supervisor’s listening on emotional fatigue, exit intention and organizational citizenship behavior. In terms of purpose, the present study is applied and in terms of data collection method is descriptive-survey. The statistical population of faculty members of Zahedan City universities is 580 people and the sample size according to Morgan table is equal to 231 people which has been selected based on simple random sampling method. Smart PLS software has been used to analyze the data. In this regard, three hypotheses were formed to investigate the effect of employee perception of supervisor listening to employee voice on emotional fatigue - the effect of employee’s perception of supervisor’ listening to employee voice on organizational citizen behavior and the effect of employee perception of supervisor listening to employee’s voice on the exit intention. Finally, the results showed that negative impact of the employee's perception of the supervisor’s listening to the employee's voice describes a difficult mental state that includes many emotional and mood states such as emotional fatigue, intention to exit, etc. that should be minimized in the members of the organization. In contrast, the positive effect of the employee's perception of the supervisor’s listening to the employee's voice includes positive emotional and mood states such as organizational citizen behavior, etc., which should be institutionalized and strengthened in faculty members.
Machine summary:
در نهايت نتايج پژوهش نشان داد که تأثير منفي حاصل از درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صداي کارمند، يک وضعيت دشوار ذهني را توصيف مي کند که شامل بسياري از حالت هاي احساسي و خلقي مانند خستگي عاطفي و قصد خروج است که بايد در اعضاي سازمان به حداقل ممکن برسد.
در مقابل ، تأثير مثبت حاصل از درک کارمند از گوش دادن سرپرست به صداي کارمند، شامل حالت هاي مثبت احساسي و خلقي مانند رفتار شهروند سازماني است که بايد در اعضاي هيئت علمي نهادينه و تقويت شود.
از سوي ديگر ميتوان گفت ، دانشگاه يکي از ارکان اصلي نظام به عنوان سازماني پيشرو است که توليدکننده دانش و ارتباط با صنعت است و نيروي انساني در اين سازمان ميتواند به عنوان موتور محرک فرهنگ و اقتصاد نقش بسزايي در فضاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي کشور داشته باشد و توجه به اين سازمان و نيروهاي اصلي (اعضاي هيئت علمي) در دانشگاه ميتواند گامي مهم در ارتقاء سطح کمي و کيفي توليد نيروي انساني در کشور 00050006$$# داشته باشد؛ ازاين رو در اين پژوهش ، دانشگاه به عنوان جامعه آماري مورد بررسي قرار گرفته است و براين اساس هدف از انجام اين پژوهش ، بررسي تأثير درک کارمند١ از گوش سپاري سرپرست بر 2 خستگي عاطفي ٣، قصد خروج ٤ و رفتار شهروند سازماني ٥ در بين اعضاي هيئت علمي دانشگاه هاي شهرستان زاهدان (از جمله دانشگاه ملي سيستان و بلوچستان ، دانشگاه علوم پزشکي، دانشگاه آزاد و دانشگاه پيام نور) است .
The relationship of emotional exhaustion to work attitudes, job performance, and organizational citizenship behaviors.