Abstract:
هدف از این پژوهش مطالعه «رضایت زناشویی» براساس متغییرهای «صمیمیت»، «احساس تعلق» و «بخشش» است. براساس دو نظریه «سلسله مراتب نیازها» و « هدف پویا از رضایت زناشویی» این تحقیق به دنبال پاسخ به دو سئوال است: آیا تفاوت معناداری بین رضایت زناشویی و متغییرهای دموگرافیک وجود دارد؟ و چه رابطه ای بین سه متغییر احساس تعلق، صمیمیت و بخشش با رضایت زناشویی وجود دارد؟. روش این تحقیق، پیمایش و ابزار پژوهش نیز پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق نیز زنان متاهل شهر مشهد بوده و در مجموع 468 نفر در آن مشارکت داشته اند. نتایج آزمون واریانس یکطرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین رضایت زناشویی و متغییرها دموگرافیک (درآمد، استقلال محل زندگی و ...) وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سه متغییر مفهومی «صمیمیت»، «احساس تعلق» و «بخشش» علاوه براینکه دارای رابطه معناداری با «رضایت زناشویی» هستند، در مجموع 18 درصد از واریانس این مقوله را تببین می کنند.
: The purpose of this study is to study the impact of "intimacy", "belonging" and "forgiveness" on "marital satisfaction". Based on the two theories of "Hierarchy of Needs" and "Dynamic Goal of Marital Satisfaction", this study seeks to answer two questions: Is there a significant relationship between marital satisfaction and demographic variables? And what is the relationship between the three conceptual variables of “belonging”, “intimacy” and “forgiveness” with “marital satisfaction”? The method of the study was a survey and the research tool was a questionnaire. The population of the study was married women in Mashhad and a total of 468 respondents participated in this survey. The results of one-way ANOVA showed that there is no significant relationship between marital satisfaction and demographic variables (income, Number of children, level of study, etc.). The results of regression analysis also showed that the three conceptual variables "intimacy", "belonging", and "forgiveness" in addition to having a significant relationship with "marital satisfaction", can also predict 18% of the variance of marital satisfaction.
Machine summary:
با توجه به درصد تبيين کنندگي سه متغير اصلي اين تحقيق ، به نظر ميرسد نيازهاي مربوط به «تعلق پذيري و عشق » (مرتبۀ سوم ١ اين مقاله برگرفته از بخشي از پايان نامۀ دکتري با عنوان «تأثير ميانجي متغيرهاي صميميت ، همدلي، تعلق ، عزت نفس و بخشش بر رابطه سبک دلبستگي و رضايت زناشويي در بين زنان متأهل در ايران » مي باشد که در دانشگاه مالايا (University of Malays) مالزي در سال ٢٠٢١ دفاع شده است .
دو نظريه مهم و اصلي در اين زمينه ، نظريۀ «سلسله مراتب نيازها»ي آبرهام مازلو و نظريۀ «هدف پويا از رضايت زناشويي »١ است که به 1 Dynamic Goal Theory of Marital Satisfaction طبقه بندي نيازها و اهداف انسان در چارچوب روابط آنها، ازجمله در ارتباطات بين فردي و خانوادگي، ميپردازد.
در کنار اين مدل ، مؤلفه هاي دموگرافيک همچون سطح تحصيلات ، اشتغال ، درآمد شخصي، درآمد خانوادگي، مدت زمان سپري شده از ازدواج ، تعداد فرزندان ، و وضعيت اقامت /استقلال به لحاظ محل زندگي نيز به عنوان متغيير مستقل مورد توجه بوده و رابطه آن با ميزان رضايت زناشويي مورد مطالعه قرار گرفته است .
به طور مشخص ، براي متغيير «صميميت » (شامل ١٧ گويه ) از پژوهش تامپسون و واکر (١٩٨٣)، براي متغيير «احساس تعلق » (شامل ١٠ گويه ) از پژوهش ليري و همکاران ( ,Leary ,Kelly, Cottrell ٢٠١٣ ,Schreindorfer &)، براي متغيير «بخشش » (شامل ١٠ گويه ) از پژوهش بري و همکاران (٢٠٠٥ ,Wade &Berry, Worthington, O’Connor, Parrott, ) (٢٠١٠ ,Koraei &Khojasteh ) و براي متغيير «رضايت زناشويي» (شامل ٢٥ گويه ) از پژوهش هودسن (١٩٩٢) استفاده شده است .