Abstract:
خانواده مهمترین واحد جامعه است و ازدواج، هسته اولیه ایجاد رابطه خانوادگی و گسترش آن است. میزان رضایت زناشویی از عوامل مهمی است که به طور کلی خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در زنان بود. این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. و جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره وابسته به بهزیستی ناحیه 9 شهر مشهد بود که از این میان 30 نفر از زنان دارای ناسازگاری و دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند و پیش و پس از مداخله، پرسشنامه های سازگاری زناشویی و دلزدگی زناشویی را تکمیل کردند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته دریافت نمود اما گروه گواه تا پایان پژوهش هیچ مداخله ای دریافت نکرد داده ها با استفاده از نرم افزار spss22 و آزمون تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین میانگین نمرات سازگاری زناشویی و دلزدگی زناشویی در مراحل قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود داشت (01/0>p). و مداخله انجام گرفته باعث افزایش نمره کل سازگاری زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی شد. بنابراین استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک رویکرد کارآمد و مداخله اثربخش در افزایش سازگاری زناشویی زنان و به عنوان راه حلی در کاهش علائم روانی، جسمانی و عاطفی دلزدگی و به عبارتی کاهش کلی دلزدگی استفاده کرد.
The family is the most important unit of society and marriage is the primary core of establishing and expanding a family relationship. The level of marital satisfaction is one of the important factors that affect the family in general. The aim of this study was the effectiveness of acceptance and commitment based therapy on marital adjustment and boredom in women. This was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design with a control group. And the statistical population was couples referring to the Welfare Counseling Center in District 9 of Mashhad, from which 30 women with marital incompatibility and boredom referred to the counseling center were selected by available sampling method and randomly divided into two groups. Experiment (n = 15) and control (n = 15) were completed and completed the marital adjustment and marital boredom questionnaires before and after the intervention. The experimental group received acceptance and commitment treatment in 8 sessions of 90 minutes once a week, but the control group did not receive any intervention until the end of the study. Data were analyzed using SPSS22 software and analysis of variance. The results showed that there was a significant difference between the mean scores of marital adjustment and marital boredom in the stages before and after the intervention (p