Abstract:
ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری گرایش به خیانت زناشویی بر اساس عدالت زناشویی با نقش واسطهای بلوغ عاطفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل مراجعهکننده به مراکز مثبت زندگی بهزیستی شهرستان بهشهر در طول سه ماه آذر، دی و بهمن ماه سال 1400 بود که از بین آنها تعداد 385 نفر به روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند اﻧﺘﺨﺎب شدند. همه افراد پرسشنامههای گرایش به خیانت زناشویی (PDIQ) دریگوتاس و همکاران (1999)، عدالت زناشویی (MJQ) هتفیلد و همکاران (2013) و بلوغ عاطفی (EMS) سینگ و بهار گاوا (1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین عدالت زناشویی و بلوغ عاطفی با گرایش به خیانت زناشویی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد بلوغ عاطفی (382/0-) و عدالت زناشویی (423/0-) اثر مستقیم و معنیداری (01/0>P) بر گرایش به خیانت زناشویی دارند. همچنین عدالت زناشویی از طریق بلوغ عاطفی اثر غیرمستقیم (213/0-) و معنیداری بر گرایش به خیانت زناشویی داشت. بنابراین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و عدالت زناشویی به واسطهی بلوغ عاطفی با خیانت زناشویی ارتباط دارد و میتوان از این یافتهها در برنامههای آموزشی و مداخلات زوجدرمانی استفاده نمود.
The present research was conducted with the aim of evaluating the structural model of a tendency to marital infidelity based on marital justice with the mediating role of emotional maturity. The statistical population of the study consisted of all married women who referred to the positive life welfare centers of Behshahr city during the three months of December, January, and February of 2021, out of which 385 people were selected by non-random sampling method. All subjects completed the Marital Infidelity Propensity (PDIQ) Questionnaires by Drigotas et al. (1999), Marital Justice (MJQ) Hatfield et al.'s (2013), and Singh & Bhargava (1990) Emotional Maturity (EMS) questionnaires. For data analysis, a structural equation model was used. The results showed that there is a negative and significant relationship between marital justice and emotional maturity with the tendency to commit marital infidelity (P Marital justice is related to marital infidelity through emotional maturity these findings can be used in educational programs and couple therapy interventions.
Machine summary:
رويش روان شناسي، سال ١١، شماره ٧، شماره پياپي ٧٦، مهر ١٤٠١ Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ),11(7), 2022 ارزيابي مدل ساختاري گرايش به خيانت زناشويي بر اساس عدالت زناشويي با نقش واسطه اي بلوغ عاطفي Evaluation of the Structural Marital Infidelity Based on Marital Justice with the Mediating Role of Emotional Maturity مطهره مشرفي Motahare Mosharrafi PhD Student of Counseling, Roudehen Branch, دانشجوي دکتري مشاوره ، واحد رودهن ، دانشگاه آزاد اسلامي ، رودهن ، Islamic Azad University, Roudehen, Iran.
Keywords: Emotional Maturity, Women, marital justice, Tendency to Marital Infidelity نوع مقاله : پژوهشي دريافت : مرداد ١٤٠١ پذيرش : مهر ١٤٠١ ويرايش نهايي: مهر ١٤٠١ ارزيابي مدل ساختاري گرايش به خيانت زناشويي بر اساس عدالت زناشويي با نقش واسطه اي بلوغ عاطفي Evaluation of the Structural Marital Infidelity Based on Marital Justice with the Mediating Role of Emotional Maturity مقدمه با توجه به اينکه خانواده يک واحد اساسي در جامعه بشري بوده و هسته اصلي آن با ازدواج يا روابط زناشويي شکل ميگيرد.
Byrne ارزيابي مدل ساختاري گرايش به خيانت زناشويي بر اساس عدالت زناشويي با نقش واسطه اي بلوغ عاطفي Evaluation of the Structural Marital Infidelity Based on Marital Justice with the Mediating Role of Emotional Maturity پژوهشگران مد نظر قرار دادند.
pdf ارزيابي مدل ساختاري گرايش به خيانت زناشويي بر اساس عدالت زناشويي با نقش واسطه اي بلوغ عاطفي Evaluation of the Structural Marital Infidelity Based on Marital Justice with the Mediating Role of Emotional Maturity