Abstract:
رویکردهای رضاقلیخان هدایت به حکومت صفویه و نحوۀ پیوند آن با حکومت قاجاریه
علی سالاریشادی [1]
چکیده
رویکرد مورخان به حکومتهای پیش از خود و تلاش برای نشان دادن پیوند زمانۀ خود با آن گذشتۀ تاریخی، اهمیت ویژهای دارد، چراکه مورخان به عنوان اندیشمندان و آگاهان جامعه، بازتابدهندۀ بخشی از تلقیهای رایج روزگارشان هستند و این امر به عنوان یک جریان فکری و فرهنگی تاثیرگذار بسیار مهم است. مورخ با فاصله تاریخی و زمانی از دورههای پیشین و در ورای رفع تنگناهای متعارف پیشین، قادر است با فراغ بال بیشتری به ارزیابی کارنامۀ حکومتهای گذشته و مقایسه آن با عصر خود بپردازد. یکی از این مورخان، رضاقلیخان هدایت است که با ذیلنویسی روضهالصفای میرخواند، به خلق کتاب روضهالصفای ناصری پرداخت. در این اثر، تاریخ دورههای پایانی تیموریان تا اواخر عصر ناصری ازجمله ترکمانان، صفویه، افشاریه، زندیه و قاجاریه روایت شده است. با توجه به اینکه بخشی از این کتاب درباره حکومت صفویه است، این نوشته بر آن است که نحوۀ مواجهۀ هدایت ـ مورخ نامدار قاجاریهـ با سلسله صفویه و نیز پیوند دو حکومت صفویه و قاجاریه را به بحث گذارد. بررسیها نشان داد که هدایت برخلاف اغلب مورخان پیش از خود، به جای تاکید بر تبار مغولی قاجارها، بر مناسبات و ارتباط قاجاریه و صفویه تاکید کرده، به گونهای که قاجاریه را تالی و تداوم صفویان فرض کرده و از اینرو، حکومتهای افشاریه و زندیه را کماهمیت جلوه داده است.
Historians' approach to the previous governments and showing the connection of their time with the past is important. The reason is that historians as thinkers reflect part of the common perceptions of their time and this It is very important as an influential intellectual and cultural trend. Historians can evaluate the achievements of past governments and compare them with their eras. One of these historians is Reza Qali-khan Hedayat, who wrote the book Rouza-al-Safayi Naseri under the subtitle of Roza-al-Safayi Mirkhandan. In this work, the history of the final periods of the Timurids until the end of the Nasrid era, including the Turkoman, Safavid, Afsharid, Zandi, and Qajar, has been narrated. Considering that a part of this book is about the Safavid government, this article discusses the way Hedayat - the famous Qajar historian - narrates the Safavid and the connection between the Safavid and Qajar governments. The research shows that, unlike most of the historians before him, instead of emphasizing the Mongolian descent of the Qajars, Hedayat emphasized the relationship between the Qajars and the Safavids, in such a way that he assumed the Qajars were the succession of the Safavids. Hence, he shows Afsharid and Zandi's governments as less significant.
Machine summary:
بررسي ها نشان داد که هدايت برخلاف اغلب مورخان پـيش از خود، به جاي تأکيد بر تبار مغولي قاجارها، بـر مناسـبات و ارتبـاط قاجاريـه و صفويه تأکيد کرده ، به گونه اي که قاجاريه را تالي و تداوم صفويان فرض کرده و از اين رو، حکومت هاي افشاريه و زنديه را کم اهميت جلوه داده است .
در دورٔە نخـست و عصر سنتي ، از بين مورخان قاجار، رضا قلي خان هدايت برجـستگي واهميـت خاصـي دارد، چراکه او با ذيل نويسي روضه الصفاي ميرخواند به خلق اثري مشهور مبادرت کـرد و احوال تاريخي سلسله هاي ترکمان ، صفويه ، افـشاريه ، زنديـه و قاجاريـه را بـه همـان سبک و سياق (سنتي ) ميرخواند بررسيد و بدين ترتيب هدايت بـر سـنت تـاريخ نگـاري پيشين پايبند ماند.
محمد ساروي اولين مورخ قاجاري ، در احوال و تاريخچۀ قاجارها در دورٔە صفوي ، جز اشاره به توطن آنها در گنجۀ آذربايجان و انتقال آنها به قلعۀ مبـارک آبـاد اسـترآباد و مرو، به امر شاه عباس ، متذکر نکتۀ خاصي نشده (ساروي ، ١٣٧١: ٢٥)، اما از نقش مهـم فتحعلي خان قاجار در ايام محاصرٔە اصفهان ياد کرده است که به زعم وي ، به رغم توفيق خان قاجار در مقابله با افاغنه ، بدان علت که بزرگان تن پرور دربـار، خـدمات وي را در نظر شاه سلطان حسين بد جلوه دادند، با کدورت اصفهان را ترک کـرد (سـاروي ، ١٣٧١: .