Abstract:
نگارش پیش رو، معناشناسی تاریخی و توصیفی واژه «تلّ» است که ازجمله واژگان تک کاربرد (hapax legomenon) قرآن کریم به شمار میآید. شناخت واژگان بهعنوان ارکان اصلی تشکیلدهنده ساختار جمله در فهم مقصود گوینده نقش بسزایی دارد ازاینرو کنکاش در سیر تحول واژگان و روابط معنایی آنها را ضروری دانسته و بدین پژوهش اقدام کردهایم. آشنایی مختصر با معناشناسی و دو گونه تاریخی و توصیفی آن و اشارهای گذرا به رویکرد «تک کاربرد» و سابقه تاریخی آن، و بررسی این واژه در بستر تاریخ و آوردههای معنایی آن بهویژه در عصر نزول و واکاوی آن در قالب معناشناسی توصیفی با روش تحقیق «توصیفی – تحلیلی»، هدف اصلی این مقاله میباشد. در گونه تاریخی، با کاوش در سیر تحول معنایی آن، مبرهن شد که در دوران قبل از نزول، در زبانهای سامی به معنای «علّق» و «رفع» و در عصر جاهلی، اسمهای «تلّ، تلیل، متلّ» به معنای «تپه، گردن و نیزه»، متضمّن معنای مرکزی برافراشتگی بوده است. در عصر نزول نیز این نتیجه حاصل شد که واژه «تلّ» با رویکرد گسترش معنایی، به معنای «بر زمین انداختن از بلندی» با آمیزهای از مضامین قبل، معنایی جامع را با خود به ارمغان آورده است. در رهگذر معناشناسی توصیفی، به تبیین ژرفای لغوی آن و گزارههای جانشین و متقابل این واژه، دست یافتیم. ازاینرو بر محور جانشینی با افعال: «خرّ، هوی، کبّ» و بر محور تقابل معنایی با افعال: «رفع، صعد، رقی» رابطه معنایی دارد.
The present study is the historical and descriptive semantics of the word "talla," which is one of the hapax legomena of the Holy Quran. Recognition of words as the main constituent elements of sentence structure plays a vital role in understanding the speaker's meaning. Therefore, we have considered it necessary to study the evolution of words and their semantic relations and have undertaken this research. A brief introduction to semantics and its two historical-descriptive types, a brief reference to the "hapax legomenon" approach and its historical background, the study of this word in the context of history and its semantic implications, especially in the era of revelation, and its analysis within descriptive semantics based on "descriptive-analytical" research method is the primary purpose of this article. In the historical genre, by exploring the course of its semantic evolution, it became clear that in the pre-revelation period, in the Semitic languages, it meant "allaqa" and "rafa'a" and in the pre-Islamic era, the names "talla, talil, metall" meaning "hill, neck, and spear" implies the central meaning of ascension. In the age of revelation, it was concluded that the word "talla" with a semantic expansion approach, meaning "falling on the ground from a height" with a mixture of previous themes, has brought a comprehensive meaning. Through descriptive semantics, we have tried to explain the lexical depth of this word and its alternative and reciprocal propositions. Hence, the paradigmatic axis has a semantic relationship with the verbs "kharra, Hava, Kabba" and on the semantic opposition axis with the verbs rafa'a, Sa'eda, Raqa.
Machine summary:
مفهوم شناسي واژه «تل ّ» ابن منظور در ترجمه اين فعل عنوان مي دارد که تلّ ي تلّ تلّا به معناي «ص رع » است و آن به معناي کسي را بر روي گردن يا بر گونه بر زمين انداختن است که البته به گردن خوابانيدن را مناسب تر مي داند.
٢. عصر نزول : «تل ّ» در بستر قرآن کريم ( فل مّ ا أ س ل ما و تلّ ه لل ج بين )(صافات /١٠٣) در سوره مبارکه صافات که آيه مورد نظر در آن واقع گرديده است مسائل گوناگوني طرح شده که از جمله آن ها، بيان مختصري از زندگي هشت تن از پيامبران الهي است که در اين ميان داستان حضرت ابراهيم با شرح و بسط بيشتر عنوان گرديده است .
(إسراء/١٠٩) در خصوص دو آيه مبارکه فوق نگرش هاي متعددي از جانب مفسّران ارائه شده است که ذکر تمامي آن ها، از حوزه بحث اين نوشته خارج است ولي آنچه در فضاي معناشناسي توصيفي مي توان مورد تأمل قرار داد گزاره هايي است که ابتدائا به شکل سؤال عنوان مي شود: اولا علت هم آيي دو واژه «يخرون » و«للأذقان » چيست ؟ ثانيا چرا فعل «خرّ» مانند فعل «تل ّ» با حرف جرّ «ل » همراه شده و حال آن که بايد با حرف جرّ «علي » مي آمد؟ و نهايتا چرا فعل «يخرّون » تکرار شده است ؟ در پاسخ به سؤال اول اين طور گفته اند که «خرّ» در واقع به سرعت افتادن است ، همان گونه که از «فخرّ عليهم السقف » نيز دريافت مي شود.