Abstract:
موضوع، آینده پژوهی ائتلاف عبری–عربی و سناریو ی محتمل اثرات آن بر امنیت ملی ج.ا. ایران است. آینده اندیشی به دنبال انکشاف محتمل ترین آینده پیشاروی یک موضروع اسرت. م ااره اضرر بدنبال آب است که شدنی ترین اثر ائتالف عبری-عربی برامنیت ملی جمهوری اسالمی ایراب را سناریو پردازی نماید. روش در گردآوری دادهها متوجه روش آینده پژوهی و کیفی و در نگرارش سرناریو از روش هشت مر له ای شوارتز موسوم به B.N.G 1 است و اثراآ ائتلاف را بر امنیت ملی جمهروری اسلامی مورد مطااعه قرار میدهد. پژوهش نیازمند بررسی سناریوهای ا تماای متفاوت بر مبنای تحلیل پیشرانهای موثر و عدم قطعیت های ا صا شده بر آینده موضوع، و انتخاب شردنی تررین سرناریو در این اثرگذاری است. سناریوی ائتلاف شوم در میاب سناریوهای موجود باتوجه به پیشراب های موجرود و عدم قطعیتهای ا حصا شده، از ا تمال بالایی برخوردار است.
The subject of this article is the future study of the Hebrew-Arabic alliance and the possible scenario of its effects on the national security of the Islamic Republic of Iran. It is Iran. Futurism, as part of futurism, seeks to develop the most - and most likely - future of a subject. The present article also seeks to scenario the most probable effect of the Hebrew-Arab coalition on the national security of the Islamic Republic of Iran. The research method in data collection is descriptive-analytical method and in writing the scenario of Peter Schwartz's eight-step method called G.N.B studies the most feasible scenario of the effects of this coalition on the national security of the Islamic Republic of Iran. This study needs to investigate different possible scenarios based on the analysis of effective drivers and uncertainties about the future of the present issue, and the most selectable possible scenario in this impact is the ominous coalition scenario among the existing scenarios with respect to existing drivers and uncertainties. Are likely to be counted.
Machine summary:
کشـورهاي عربي منطقه ، به ويژه عربستان سعودي با همراهي برخي قدرت هاي فرامنطقه اي ماننـد آمريکـا تـلاش ميکند در قالب طرحي جديد و کاملا متفاوت ، به مقابله با ايران و کاهش نفوذ ژئوپليتيکي آن بپردازد؛ امري که در قالب ايده جديد ناتوي عربي دنبال مي شود و بنابر دلايلي ماننـد افـزايش تـنش هـا ميـان ايران و عربستان ، سياست هاي ضد ايراني دولت جديد آمريکا، افزايش رقابت هاي اقتصـادي و نظـامي ١ رستمي ، فرزاد، ايومن ، محمد صالح ، کرميان هابيلي، کرم رضا، (١٣٩٥)، نظام امنيت منتظقه اي در خليج فارس و تۀثير آن بر امنيت ملي عراق پسا صدام ، فصلنامه راهبرد ، سال بيست و پنج ، شماره ٧٨،صص ١٩١- ايران با کشورهاي حاشيه خليج فارس ، برخي تنشهاي تاريخي ميان ايران و برخـي کشـورهاي منطقـه افزايش مي يابد.
براساس داده هاي موجود و طي مراحل موجود ميتوان عدم قطعيت هاي دوگانه زير را در اين موضوع براي تدوين سناريوي محتمل آينده پژوهانه مدنظر قرار داد: ١- همگرايي کشورهاي عربي در يک ائتلاف گسترده و مستحکم ٢- همگرايي اعراب با آمريکا بر اساس اين عدم قطعيت چهار سناريو قابل دسترسي خواهد بود : ١- ائتلاف شوم ٢- ائتلاف خنثي ٣- ائتلاف سست و لرزان ٤- ائتلاف ضد ائتلاف در اين ميان باتوجه به سير تحولات منطقه و نظام بين الملل شدني تـرين سـناريو در ايـن ارتبـاط بـا مرکزيت اهميت تهران ، متوجه سناريوي ائتلاف شوم خواهد بود.
با روند حال حاضر و احتمال بازگشت ترامپيسم در چهارسال آينده ، سابقه کشورهاي عربي منطقه بعد ازخروج نيروهاي نظامي آمريکا از عراق و افغانستان ، و همچنين توافق اين کشـور بـه همـراه قـدرت هاي فرا منطقه اي ديگر مانند انگلستان و فرانسه در مسئله هسته اي ايران به خوبي ميتوان نا امني منطقه را پيش بيني کرد.