Abstract:
شناخت اسمای الهی به عنوان حقایقی که خلیفه حق در ظهورند و تجلیات الهی که به واسطه آنها عالم آراسته شده و تعین یافته است، شناخت شریعت از آن روی که عرفان شهود مقید به شرع است، معرفت کمال وجود که مصداق آن ذات باری است و شناخت حقیقت وجود انسان که لازمه آن تبیین مفهوم انسان کامل و معرفت نسبت به حقیقت محمدیه ص است، معرفت کشف خیالی که واسطه تحصیل معرفت شهودی است،شناخت اسمای الهی به عنوان حقایقی که خلیفه حق در ظهورند و تجلیات الهی که به واسطه آنها عالم آراسته شده و تعین یافته است، شناخت شریعت از آن روی که عرفان شهود مقید به شرع است، معرفت کمال وجود که مصداق آن ذات باری است و شناخت حقیقت وجود انسان که لازمه آن تبیین مفهوم انسان کامل و معرفت نسبت به حقیقت محمدیه ص است، معرفت کشف خیالی که واسطه تحصیل معرفت شهودی است، همچنین شناخت علل و ادویه که موانع سلوک و راههای برطرفساختن آنها در عرفان عملی را مورد توجه قرار میدهد. مسائل هفتگانهای هستند که ابنعربی از آنها به عنوان مسائل عرفان نام برده است و در این مقاله به توضیح آنها پرداخته شده است.
Knowing the Divine Names as the truths that have appeared in the world and the divine manifestations through which the world is adorned and determined, is the knowledge of the Sharia from the side that the mysticism of intuition is bound to the Sharia, the knowledge of the perfection of existence, which is exemplified by the God, and the knowledge The truth of human existence, which requires the explanation of the concept of the perfect man being and the knowledge of the truth of Muhammadiyah, the knowledge of “unveiling” (kashf) the imagination which is the mediator of the acquisition of intuitive knowledge, as well as the knowledge of the causes that are the obstacles to conduct and the ways to remove them in practical mysticism is taken into consideration. There are seven problems that Ibn al-‘Arabi mentioned as the problems of mysticism and they are explained in this article.
Machine summary:
روايتي منسجم از ساختارشناسي مسائل عرفان حسين شکرابي * چکيده شناخت اسماي الهي به عنوان حقايقي که خليفه حق در ظهورند و تجليات الهي که به واسطه آنها عالم آراسته شده و تعين يافته است ، شناخت شريعت از آن روي که عرفان شهود مقيد به شرع است ، معرفت کمال وجود که مصداق آن ذات باري است و شناخت حقيقت وجود انسان که لازمه آن تبيين مفهوم انسان کامل و معرفت نسبت به حقيقت محمديه ع است ، معرفت کشف خيالي که واسطه تحصيل معرفت شهودي است ، همچنين شناخت علل و ادويه که موانع سلوک و راه هاي برطرف ساختن آنها در عرفان عملي را مورد توجه قرار ميدهد.
ابن عربي در مقدمه فتوحات مکيه مسائل عرفان را اعم از وجوه نظري و عملي آن ، معرفت به اين هفت عنوان ميداند: اسماي الهي؛ تجليات الهي؛ خطاب بندگان توسط حق به لسان شرع ؛ کمال وجود و نقص آن ؛ انسان از جهت حقايق وجودياش ؛ کشف خيالي؛ * علل و ادويه .
وي بر اين است که تحقيق اين امر به حسب کشف جلي در اواسط سفر اول از اسفار چهارگانه نفس است و به وحدت شخصيه اي اطلاق ميشود که منحصر در واجب بالذات است و به واسطه شهود عرفاني در انتهاي سفر مذکور، براي اولياي عامل حاصل ميشود و در اين مقام براي ممکنات وجودي باقي نميماند که در برابر وجود واجب تعالي به نحو واحد يا کثير لحاظ گردد، بلکه وجود و موجودي به جز او نيست و وجود، واحد شخصي و همان واجب بالذات است و وجودات امکانيه (ممکنات )، لمعات نور و اشراقات ظهور اويند؛ بلکه آنها مصداق [آيه ] «کسراب بقيعۀ يحسبه الظمان ماء ثم اذا جائه لم يجده * اين اقوال عبارت اند ازاينکه الف ) تصور مفهوم وجود بديهي است و حکم به بداهت آن نيز بديهي است ؛ ب ) تصورش بديهي ولي حکم به بداهتش نظري و محتاج برهان است ؛ ج ) اساسا تصورش نظري است ؛ د) تصورش ممکن نيست ، چه رسد به اينکه بديهي باشد.