Abstract:
مقاله حاضر با مطالعه تطبیقی پیامدهای اقتصادی و سیاسی-اجتماعی تحریم های پیش و پس از برجام بر جامعه ایران به دنبال ارزیابی نقش پدیده مقاومت به مثابه یکی از اصلیترین مؤلفه های فرهنگ راهبردی ایرانیان در بی اثرساختن تأثیر تحریم ها است. پرسش اصلی مقاله حاضر اینگونه مطرح شده است که «اصلی ترین پیام نهفته در شباهت ها و تفاوت های تحریم های پیش و پس از برجام برحسب پیامدهای آنها بر شرایط سیاسی-اجتماعی و اقتصادی کشور کدام است و دلیل آن چیست؟» پاسخ مناسب به این پرسش نیازمند شناخت همزمان نیات و اقدام های طرف تحریمکننده، سازوکارهای تحریم و شیوه مواجهه طرف تحریم شوند با تحریم ها و تلاقی این سه بعد با یکدیگر است. پاسخ اولیه (فرضیه) مقاله با لحاظ سه بعد مذکور این بوده است که «تحریم های ترامپ به رغم شدت بیشتر تنها شرایط اقتصادی ایران را در مقایسه با تحریم های اوباما وخیم تر کرده است و شرایط سیاسی-اجتماعی کشور تا حد زیادی در برابر تحریم های شدیدتر بیمه شده است که دلیل آن را باید در اثر وحدت حول پرچم جستجو کرد.» مقاله پیشرو از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از روش شناسی استنتاجی بهره برده و تجزیه و تحلیل یافته ها که به طور عمده با شیوه استدلال و تحلیل کیفی انجام پذیرفته است بر صدق پاسخ اولیه گواهی می دهند.
This paper compares the economic and socio-political consequences of pre- and post- JCPOA sanctions imposed on Iranian society with the aim of assessing the role of the resilience as one of the main components of Iranian strategic culture in neutralizing the impact of sanctions. The question to be answered is: “what lesson may be concluded through comparing the similarities and differences between the imposed sanctions on Iran under the administrations of Obama and Trump in comparison while considering their consequences on the socio-political and economic conditions of the country and why? To properly answer this question, the intentions and actions of the sanctioning party, the mechanisms of the sanction and the way the sanctioned party reacts to sanctions as well as the intersection of these three dimensions have to be recognized. The initial response (hypothesis) in terms of these three dimensions is: “despite being more severe the sanctions imposed to Iran during the administration of Trump have only worsened Iran's economic situation compared to sanctions under the Obama's administration, and the country's socio-political situation is largely insured against tougher sanctions, which traces back to the rally- around -the- flag." This paper is descriptive-analytical and utilizes inferential methodology. The analysis of findings, mainly conducted through reasoning and qualitative analysis intensifies the validity of the hypothesis.
Machine summary:
پاسخ اوليه (فرضيه ) مقاله با لحاظ سه بعد مذکور اين بوده است که «تحريم هاي ترامپ به رغم شدت بيشتر تنها شرايط اقتصادي ايران را در مقايسه با تحريم هاي اوباما وخيم تر کرده است و شرايط سياسي-اجتماعي کشور تا حد زيادي در برابر تحريم هاي شديدتر بيمه شده است که دليل آن را بايد در اثر وحدت حول پرچم جستجو کرد.
اين تحريم ها اگرچه با خروج ترامپ از کاخ سفيد در بهمن ماه ١٣٩٩ به دنبال شکست در انتخابات آبان ماه همان سال کماکان به مثابه ابزار فشاري در دست جو بايدن ، رئيس جمهور جديد ايالات متحده با هدف ترغيب ايران جهت پذيرش شرايط واشنگتن در مسير احياي برجام باقي مانده ، اما پيگيريها و سختگيريهاي ايالات متحده نسبت به اعمال بخشي از آنها با کاهش همراه بوده است که ميتوان آن را نشانه اي مبني بر تمايل بايدن و بخشي از هيأت حاکمه آمريکا براي بازگشت دوباره به برجام دانست .
به منظور درک اين سه بعد در رابطه با يکديگر، مقاله حاضر با اعمال نظريه تحريم هاي اقتصادي بين المللي يوهان گالتونگ ١در رابطه با تحريم هاي يکجانبه آمريکا عليه ايران ، اين پاسخ اوليه (فرضيه ) را ارائه داده است که «تحريم هاي ترامپ به رغم شدت بيشتر تنها شرايط اقتصادي ايران را در مقايسه با تحريم هاي اوباما وخيم تر کرده است و شرايط سياسي-اجتماعي کشور تا حد زيادي در برابر تحريم هاي شديدتر بيمه شده است که دليل آن را بايد در اثر وحدت حول پرچم ٢جستجو کرد.