Abstract:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت و نقدشوندگی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی است. از اینرو، پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که: آیا بین تمرکز مالکیت، حاکمیت شرکتی و نقدشوندگی رابطه معناداری وجود دارد؟ جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و نمونه آماری شامل 145 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران است.جهت انجام تحلیل های آماری رگرسیون با بکارگیری نرمافزارهای SPSS و Eviews برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشاندهنده آن است که بین تمرکز مالکیت و نقدشوندگی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. رابطه بین حاکمیت شرکتی و نقدشوندگی مثبت و معنادار است. همچنین، نتایج پژوهش بیانگر آن است که حاکمیت شرکتی رابطه بین تمرکز مالکیت و نقدشوندگی را تعدیل میکند.
Liquidity is one of the mpst important factors in decision making of invstores. Therfore, the purpose of this research is to study the relationship between ownership concentration and liquidity for the companies listed on Tehran Stock Exchange (TSE) whit considering moderating role of corporate governance. Hence, an attempt will be made to answer the following question: “Is there a significant relationship between ownership concentration, corporate governance, and liquidity?” The research population composes of total companies listed in the TSE and statistical sample composes of 145 companies. The regression analysis whit SPSS-22 and EVIEWS-9 software are used for testing hypothesis of the research. The results suggest that there is a negative relationship between ownership concentration and liquidity. The relationship between corporate governance and liquidity is positive and significance. Also, the results showed that corporate governance have a moderating role in the relationship between ownership concentration and liquidity.
Machine summary:
لذا، هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه بين تمرکز مالکيت و نقدشوندگي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن نقـش تعـديلي حاکميت شرکتي است .
از اين رو، پژوهش حاضر در پي يافتن پاسخي براي اين پرسش است که : آيا بين تمرکز مالکيت ، حاکميت شرکتي و نقدشوندگي رابطه معناداري وجود دارد؟ جامعه آماري اين پژوهش کليه شرکت هاي پذيرفته شـده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و نمونه آماري شامل ١٤٥ شرکت است .
نوآوري اين پژوهش آن است که عليرغم بررسي رابطه بين تمرکز مالکيت و نقدشوندگي سـهام شرکت ها، نقش تعديل کنندگي حاکميت شرکتي را نيـز مـورد بررسـي قـرار مـيدهـد؛ عـاملي کـه در پژوهش هاي پيشين کمتر به نقش و اثرگذاري آن پرداخته شده است .
1 McInish and Wood 2 Harris 3 Chung et al.
طبق يافته هاي مندرج در اين جدول ، سطح معناداري مربـوط بـه متغير تمرکز مالکيت نشان دهنده آن است که بين تمرکز مالکيت و نقدشوندگي بازار سـهام در سـطح اطمينان ٩٥ درصد رابطه منفي و معناداري وجود دارد١.
طبق يافته هاي مندرج در اين جدول ، سطح معناداري مربوط بـه متغير تمرکز مالکيت نشان دهنده آن است که بين تمرکز مالکيت و نقدشوندگي بازار سـهام در سـطح اطمينان ٩٥ درصد رابطه منفي و معناداري وجود دارد.
يافته هاي فرضيه سوم حاکي از نقش تعديل کنندگي حاکميت شرکتي بر رابطه بين تمرکز مالکيت و نقدشوندگي بازار سهام است .