Abstract:
منطقه گرایی از چند جهت بر روابط بین الملل تاثیر گذاشته است. اول اینکه واحد یا سطح جدیدی را بر تحلیل روابط بین الملل افزوده
است. دوم اینکه به تجربهای برای کشورها برای ورود به دنیای جهانی شده قلمداد میشود. سوم اینکه به بازیگری در عرصه روابط
بین المالق تبدیلی شدد است. این جنبه اخیراموضوع اصای این امقاله/است و به همین دلیال اسوال امقاله حاضراین ااست که اتجمع
کشورها در قالب واحدهای منطقهای چه ناثیری بواصاح و امنیت بین۱امالی میگذارد؟ فرضبه مقالهاکه بم روش توصیفی> تحایلی
بررسی شده آن است که چون منطقه گرایی مکانیسمی است که طی آن وابستگی متقابل کشورها افزایش مییابد» بنابراین نگرانی
های امنیتی کشورهای عضو را کاهش میدهد. از آنجا که به قول بری بوزان امنیت بین الملل در نهایت حاصل جمع امنیت مناطق
استء بنابراین منطقه گرایی صلح و امنیت بین الملل را ارتقا میبخشد. یافتههای مقاله موید فرضیه مذکور میباشد؛ بدین معنی که
که هرگاه منطقه گرایی به افزایش همکاری منجر شود. ء این همکاری به دستیابی کشورها به آنچه لیبرالیستها دستاورد مطلق می
خواننده کمک میکند و این به نوبه خود تمایل کشورها به تامین امنیت خود از طریق زور را کاهش میدهد. نتیجه این روند شکل
گیری یک دنیای صلح آمیز خواهد بود.
Machine summary:
اين جنبه اخير موضوع اصلي اين مقاله است و به همين دليل سوال مقاله حاضر اين است که تجمع کشورها در قالب واحدهاي منطقه اي چه تاثيري بر صلح و امنيت بين المللي مي گذارد؟ فرضيه مقاله که به روش توصيفي - تحليلي بررسي شده آن است که چون منطقه گرايي مکانيسمي است که طي آن وابستگي متقابل کشورها افزايش مي يابد، بنابراين نگراني هاي امنيتي کشورهاي عضو را کاهش مي دهد.
واژگان کليدي: منطقه گرايي، امنيت بين الملل ، وابستگي متقابل ، دستاورد مطلق ، نهادگرايي ١- مقدمه براي مدت هاي مديدي تصور مي شد که فقط جنگ است که موجب تهديد صلح و امنيت بين المللي مي شود اما بعد ها ثابت شد صلح و امنيت بين المللي مي تواند در مناقشات کشورها, تکثير سلاح هاي کشتار جنگي, تغييرات جهاني آب و هوا و رويارويي کشورها براي تصاحب منابع آبي در کنار رشد جمعيت جهان و افزايش فقر بيکاري به ويژه رشد تروريسم مي تواند از تهديدات جديد صلح و امنيت بين المللي قلمداد شود.
اما ٦٣ منطقه گرايي و تاثير آن بر صلح و امنيت بين الملل مرادي کوچي واقعيت اين است که ارکان سازمان ملل ، تابع حقوق بين الملل محسوب مي شود و در ايفاي وظايفشان ملزم به رعايت قواعد حقوق بين الملل هستند دوم اينکه بايد در چارچوب نظام حقوقي بين الملل فعاليت نمايند ،زيرا هدف تشکيل شوراي امنيت ، حفظ صلح و نه تغيير نظم جهاني بوده است .
(سازمند،١٣٩٥) ٦٤ منطقه گرايي و تاثير آن بر صلح و امنيت بين الملل مرادي کوچي ٣- وابستگي متقابل و دستاورد مطلق ، نهادگرايي يکي از تفاوت هاي جدي مکاتب نوواقع گرايي و نهادگرايي نوليبرال در روابط بين الملل به موضوع همکاري مربوط مي شود.