Abstract:
پایداری اجتماعی یکی از مفاهیم مرتبط با توسعه پایدار است که از دهه 1960 به بعد در برنامههای توسعه کشورهای مختلف وارد شد اما به دلیل عدم اجماع بر سر مؤلفه ها و جایگاه آن در میان سایر اجزاء توسعه پایدار در عمل به گونههای بسیار متفاوتی با آن برخورد شده است. هدف پژوهش حاضر آگاهی از نقش رسانه های اجتماعی بر پایداری اجتماعی منطقه 19 شهر تهران میباشد. که بر اساس چارچوب مفهومی مبتنی بر یافته های محققین همچون حسینی و همکاران، 1394؛ شفیع و شفیعا، 1391؛ نسترن و همکاران، 1392 ارائه شده است. نحوه جمعآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی است که به دنبال جامعه آماری این پژوهش شهروندان منطقه 19 شهرداری تهران حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 شهروند که به روش تصادفی سیستماتیک انتحاب شدند. نتایج نشان می دهند که استفاده از رسانه های اجتماعی بر شاخص های عینی (حس تعلق، تعامل اجتماعی، مسئولیت پذیری، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، کیفیت زندگی از بعد عینی) تاثیر مثبت و معناداری دارد و استفاده از رسانه های اجتماعی بر شاخص های ذهنی (کیفیت زندگی از بعد ذهنی، عدالت، امید به زندگی، آموزش، فقر و اشتغال) تاثیر مثبت و معناداری دارد.
Social stability is a concept related to stable development that was entered into different countries' development plans since the 1960s which has received different opinions because of debates over its components and place among other stable development components. The purpose of this study is to understand the role of social media on the social stability of Tehran District 19, which is presented by a conceptual framework based on works such as Hosseini et al. (2015); Shafie and Shafia (2012); Nastaran et al. (2013). The Descriptive Survey data collection method alongside the Cochran equation leads to the random and systematic selection of 384 residents of the statistical society of Tehran District 19. The results show that using social media has a positive and meaningful effect on both the Objective indicators (Sense of belonging, social interaction, accountability, social participation, social safety, social trust, the objective aspect of life quality) and also the Subjective indicators (Subjective aspect of life quality, justice, life expectancy, education, poverty, and employment).
Machine summary:
com فصلنامه علمی جامعه ، فرهنگ و رسانه / سال دهم ، شماره ٤١، زمستان ١٤٠٠/ ص ٢٥١- ٢٧٠ مقدمه ضرورت برنامه ریزی برای رشد و توسعه از سوی دولت ها که از اواسط قرن بیستم در کشورهای توسعه نیافته مطرح شد، ابتدا صرفاً بر رشد اقتصادی تمرکز داشت ، اما از حدود سال ١٩٥٨ لزوم توجه به جنبه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی توسعه نیز اهمیت یافت و با نام جذاب «نوسازی»، برنامه های توسعه بسیاری از کشورها را تحت تأثیر خود قرارداد؛ اما موضوع تخریب محیط زیست در جریان توسعه صنعتی مفهوم دیگری را در محافل توسعه ای باب کرد که منجر به گسترش مفهوم توسعه پایدار شد (Wong, ).
به طوریکه وود کرافت (٢٠١٢) معتقد است که بعد اجتماعی پایداری در مقایسه با ابعاد دیگر (اقتصادی و زیست محیطی) بیشتر موضوع مباحث نظری بوده است (فتاحی و همکاران ، ١٣٩٢) و از نخستین سال های قرن ٢١ و با هدف بهبود شرایط زندگی جامعه است که موردتوجه قرارگرفته (جمینی و جمشیدی، ١٣٩٣) و دریچه جدیدی را در رسیدن به توسعه پایدار گشوده است (نسترن و همکاران ، ١٣٩٢؛ مافی و عبدالله زاده ، ١٣٩٦).
شاخص های پایداری اجتماعی در این پژوهش ها در دودسته شاخص های عینی (مانند نیازهای اساسی، منابع اجتماعی، فرصت های برابر، مشارکت ، تنوع فرهنگی) و ذهنی (رضایت عمومی از زندگی، احساس انزوا، رضایت از مشارکت ، حفظ و ثبت زندگی فرهنگی گسترده )(واعظ زاده و همکاران ، ١٣٩٤) موردتوجه قرارگرفته است .