Abstract:
بشر همواره در طول تاریخ حیات خود به تصرفات مختلف در طبیعت اقدام کرده و با استفاده از علم و قدرت خود قوای طبیعت را مسخر خود قرار داده است. هرچه شناخت انسان از اسرار آفرینش افزایش یافته، امکان تصرف او در ساختار طبیعی موجودات نیز مضاعف شده است. با توجه به اینکه همه موجودات، نشانههای الهی و مظاهری از حکمت و قدرت و علم و تدبیر و اراده او بهشمار میروند، از منظر دینشناختی تصرفات بشر در مخلوقات، چه تبیینی دارد؟ نوشتار پیشرو با بررسی مهمترین شیوههای سنتی و نوین ایجاد تغییر در ساختار موجودات، رویکرد نظری اندیشمندان ادیان بزرگ الهی را مورد کاوش قرار میدهد. حاصل این پژوهش ترجیح رویکرد جواز تصرف طولی و عدم جواز تصرف عرضی در ساختار طبیعی موجودات از نظر اسلام است. در ادیان دیگر نیز هرچند در جواز یا عدم جواز تصرف، اختلاف وجود دارد، ولی حضور کمرنگ این ادیان در عرصه اجتماعی بشر، پذیرش نقش ابزاری طبیعت برای انسان و در نتیجه جواز هرگونه تصرف در ساختار طبیعی مخلوقات را برای پیروان این ادیان هموار کرده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است.
Machine summary:
پرسش اصلي آن است که رويکرد نظري اديان به دستاندازي بشر در ساختار آفرينش موجودات چيست؟ براي رسيدن به پاسخ اين مسئله بايد به اين پرسشهاي فرعي پاسخ داد که: چه شيوههايي براي ايجاد تغيير در ساختار طبيعي موجودات وجود دارد؟ آيا اساساً ايجاد تغيير در ساختار طبيعي موجودات جايز است يا خير؟ تسخير طبيعت، يعني بهکارگيري و بهرهمندي از طبيعت و مواهب طبيعي، با ايجاد تغيير در ساختار اصلي موجودات، تابع چه قيود و شرايطي است؟ و چه مسئوليتي را بر دوش انسان قرار ميدهد؟ تحليل و بررسي اين مسئله از منظر درونديني بسيار حائز اهميت است؛ چراکه نهتنها بهطور مستقيم با باورهاي ديني انسان در ارتباط است؛ بلکه طيف وسيعي از وظايف و تکاليف انسان را تحت تأثیر قرار ميدهد که امروزه تحت عنوان «اخلاق زيستفناوري» از آن بحث ميشود.
ديدگاه عالمان مسلمان نسبت به ايجاد تغيير در ساختار طبيعي مخلوقات طبق آيات الهي در قرآن کريم و برخي از روايات اهلبيت عصمت و طهارت( در يک نگاه کلي ميتوان چنين برداشتي داشت که همة موجودات، ازجمله انسان، مخلوق خداوند متعال هستند و خداوند به انسان با عنايت ويژهاي که به او داشته، قدرت تسلط و تسخير بسياري از موجودات را به او داده است.
اما نکتة اساسي و مهم که بايد مورد توجه واقع شود، اين است که حدود و ثغور اين تصرفات و تغييرات و تسخيرات تا کجاست؟ آيا مسخر بودن مخلوقات الهي بهصورت مطلق و نامحدود است؟ آيتالله جوادي آملي در کتاب اسلام و محيطزيست ميفرمايند: «مسخر بودن مخلوقات بهصورت مطلق نيست؛ بلکه مقهوريت آنها در برابر اراده و قدرت بشر، به اين معناست که چون مخلوق و مسخر خالق خود هستند، به اذن و مشيت او، براي انسان مسخر شدهاند و چنانچه خدا نخواهد، مسخر انسان يا موجودات ديگر مانند ملائک نيز نخواهند بود» (جوادي آملي، 1386، ص 167).