Abstract:
مفسران قرآن، نظر به رسالتشان در تبیین معنا و مقصود آیات قرآنی، از دواعی کافی برای کنجکاوی بیشتر در عقاید نصاری که مورد طعن قرآن هم قرار گرفته است، برخوردار بودند. ازاینرو شماری از ایشان هم احساس نیاز کرده و به بیان و سپس ردّ این تعالیم یا مراجعه به کتب عهد جدید اقدام کردهاند. این تحقیق، با روش کتابخانهای و اسنادی در استخراج و روش تحلیلی در پردازش، به جستوجوی عملکرد و دستاوردهای مفسران قرآن در اعصار پیش از معاصر در زمینۀ شناخت مفاهیم اساسی الهیات مسیحی پرداخته است. براساس یافتههای تحقیق، پنج تن از مفسران، یعنی وزیر مغربی، برهانالدین بقاعی، قرطبی، ابنتیمیه و آلوسی در این نوع از مطالعات شاخص بودند گرچه دیگر مفسران قرآن، اطلاع مناسبی از این موضوعات نداشتند و مطالعات تطبیقی بین قرآن و کتاب مقدس در ادوار پیشین توسعه نیافت. با وجود اینکه گسترش آن میتوانست به فواید مهمی بیانجامد. ضمنا نباید نادیده انگاشت که اثر منفی ناشی از رواج اسرائیلیات در تفاسیر در این موضوع بیتاثیر نیست.
Machine summary:
براساس يافتههاي تحقيق، پنج تن از مفسران، يعني وزير مغربي، برهانالدين بقاعي، قرطبي، ابنتيميه و آلوسي در اين نوع از مطالعات شاخص بودند گرچه ديگر مفسران قرآن، اطلاع مناسبي از اين موضوعات نداشتند و مطالعات تطبيقي بين قرآن و کتاب مقدس در ادوار پيشين توسعه نيافت.
نخست آنکه دريافت مفسران قرآن از مفاهيم اصلي دين مسيحيت تا چه اندازه با باورهاي ايشان انطباق و سازگاري دارد؟ و دوم، بهطورکلي آيا مطالعه دربارۀ تاريخ و عقايد مسيحيان به واقع در تفسير قرآن موردنياز است؟ و اگر اين طور هست؛ تأثير اين کار بر تفسير و فهم قرآن به چه نحو است؟ همچنين سؤالهاي فرعي که در اين تحقيق مدنظر بوده، برميگردد به اينکه ماهيت مواجهۀ مفسران قرآن با مفاهيم الهياتي مسيحيت چه بوده و بهعبارت ديگر، هدف هريک از آنها از کارشان چه بوده است؟ دوم، در مواردي که اقدام به تحقيق مفصل نکردهاند، آيا توانستهاند دستکم حد ضرورت اين مفاهيم را دريابند؟ در اين تحقيق مفسران برجسته در موضوع موردنظر از بین مفسران فریقین، شناسايي و معرفي شدهاند؛ گرچه کاستيهاي ديگر مفسران هم ناديده گرفته نشده است.
هدف مفسران قرآن از نقل اسرائيليات و نيز مراجعه مستقيم به کتب عهدين (پوشيده نيست که مورد دوم ماهيتاً با اسرائيليات فرق ميکند) عموماً دو چيز بوده است: نخست بسط بيشتر قصص قرآني، و دوم بهمنظور مجادلۀ مذهبي با يهوديان و مسيحيان.
ايشان هم براي شرح بهتر آيات قرآن و هم احياناً انتقاد از عقايد مسيحيان اقدام به مطالعۀ کتاب مقدس کرده بودند؛ اما مسئلۀ ديگر، تحقيق فراتر از آن، يعني پيرامون نظريات عقيدتي مسيحيان و الهيات آنهاست که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.