Abstract:
رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است. رضایت شغلی عاملی است که باعث
افزایش کارآیی و نیز احساس رضایت فردی می گردد. محققان رضایت شغلی را از دیدگاه های گوناگونی
تعریف و توجیه نموده اند.گروهی معتقدند رضایت شغلی به شدت با عوامل روانی ارتباط دارد. به عبارت
دیگر، رضایت شغلی را در دو درجه اول از دیدگاه های روانی و خصوصیات فردی توجیه می نماید.
رضایت شغلی و شرایط اشتغال می انگارد. یعنی اگر شغل مورد نظر لذت مطلوب و رضایت را برای فرد
تامین نماید، در این حالت فرد از عوامل فرهنگی است پس رضایت شغلی احساس روانی است که از
عوامل اجتماعی نیز متاثر می باشد.رضایت شغلی یعنی دوست داشتن وظایف مورد لزوم یک شغل،
شرایطی که در آن کار انجام می گیرد و پاداشی که برای آن دریافت می شود. شخص باید موارد خوب و
بد شغلش را موازنه کند. بنابر این رضایت شغلی تاثیر متقابلی روی فرد و سازمان دارد. فرد همراه با
خواسته ها و آرزوهایی به سازمان می پیوندد و هماهنگی و همسوئی سازمان به این آرمانها در فرد ایجاد
رضایت می نماید و این رضایت شغلی خود باعث نو آوری، خلاقیت در کار، افزایش میزان تولید و یا
خدمات می شود و از این رهیافت،سازمان از سلامت و پویایی برخوردار می شود. کارکنانی که از خشنود
و رضایت اندکی برخوردارند به طور معمول به نرخهای بالای جایگزینی گرفتار می شوند. اینگونه
کارکنان احتمال دارد چشم به جاهای دلخواه تر بدوزند، در حالیکه کارکنانی که از رضایت بیشتری
برخوردارند در جای خود باقی می مانند.
Machine summary:
يعني اگر شغل مورد نظر لذت مطلوب و رضايت را براي فرد تامين نمايد، در اين حالت فرد از عوامل فرهنگي است پس رضايت شغلي احساس رواني است که از عوامل اجتماعي نيز متاثر مي باشد.
راجع به نياز آدمي به شغل در زندگي، نظرات متعددي توسط صاحب نظران ارائه گرديده است که هر کدام بر اساس تصور خاصي که از انسان و فلسفه زندگي و خواسته هايشان داشته اند و اينکه آدمي چرا کار مي کند، به اظهار نظر پرداخته اند و اينجاست که رضايت شغلي معنا پيدا مي کند، رضايت شغلي به عنوان عاملي که در موفقيت شغلـي، تاثير بسزائـي دارد باعث افزايش کارايي و احساس رضايت فردي مي شود.
حال با نگرش به تعاريف و مفاهيم ذکر شده ، معلوم مي گردد که رضايت شغلي تحت تاثير اهرم هايي( عواملي ) از قبيل : ١-حقوق و مزايا ٢-محتوي شغل ٣-انگيزه هاي ارتقاء ٤-تجلي در کار ٥-مشارکت ٦-کار گروهي ٧-محيط و شرايط کاري مي باشد.
و نيز مشاغلي که به افراد اختيار عمل و به نوعي استقلال کاري مي دهند، بدين معني چگونه کار خود را انجام دهند، بيشتر ين رضايت شغلي را براي آنها فراهم مي نمايند.
بدين گونه که کار فاقد شکوفايي، موجب مي شود که فرد آن را منفي قلمداد کند و از طرفي، فرد دوست دارد که از نظر سازمان ، انساني مفيد و مطلوب جلوه دهد و بدين ترتيب رشد در سازمان برايش يک زمينه انگيزه کاري را فراهم مي کند، که اين امر تاثير زيادي در رضايت شغلي فرد بوجود مي آورد.