Abstract:
کارکنانی که کنش حسابگرانه دارند به دنبال سرمایه گذاری بر روابطی هستند که از طریق برنامه ریزیهای درست و از پیش تعیین شده و کاملا فرصت طلبانه بستری را برای درخواستهای قانونی و غیر قانونی خود فراهم آورند. این کارکنان کاملا حسابگرانه افراد هدف خود را وامدار خویش میسازند تا در مواقع نیاز از این سرمایه گذاری بیشترین بهره را ببرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تئوری رفتار برنامه ریزی شده و رفتار فرصت طلبانه بر کنش حسابگرانه کارکنان (حسابداران) است. بدین منظور از مقالات فارسی و لاتین که به روش گلوله برفی انتخاب شدنداستفاده شد که بعد از اشباع نظری تحلیل محتوای متنی صورت پذیرفت. سپس دادههای حاصله توسط پرسشنامه در اختیار خبرگان قرار گرفت و بعد از سه دور دلفی کیفی و شناسایی زیرمعیارهای مربوطه وسپس با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل شبکهای و دیمتل به بررسی روابط درونی و اولویت بندی پرداخته شد. بر اساس نتایج بدست آمده معیار" رفتاربرنامه ریزی شده"با وزن نرمال شده 0472/0 در اولویت اول و معیار "رفتار فرصت طلبانه" با وزن نرمال شده 0296/0 در اولویت دوم قرار دارد. بدین صورت معیار رفتاربرنامه ریزی شده از میزان تاثیرگذاری بیشتری بر کنش حسابگرانه کارکنان برخوردار است.
Employees who are accounting action seekers are after investing in relationships that, through well-planned and fully opportunistic planning, provide a platform for their legal and illegal requests. These kind of accounting employees make individuals so related to their targets to get the most out of their investment when needed. The purpose of this study is to investigate the effect of the theory of planned behavior and opportunistic behavior on the accounting action performance of employees (accountants). For this purpose, Persian and Latin articles that are selected by snowball method are used. After theoretical saturation, textual content analysis is performed. Then, the obtained data are provided to the experts by a questionnaire, and after three rounds of qualitative Delphi and identification of relevant sub-criteria, and then using network analysis technique and Dematel, internal relationships and prioritization are examined. Based on the results, the criterion of "planned behavior" with a normalized weight of 0.0472 is in the first priority and the criterion of "opportunistic behavior" with a normalized weight of 0.0296 is in the second priority. Thus, the criterion of planned behavior has a greater impact on the accounting action of employees.
Machine summary:
شايان ذکر است ، با توجه استقبال مصاحبه شوندگان از موضوع تحقيق و تمايل آن ها به غنيتر شدن نتايج تحقيق ، (ميانگين مدت زمان مصاحبه ها حدود يک ساعت بوده است ) پيشنهاد شد که در اين بخش اسناد و سوابق بالادستي و مقالات و پايان نامه هاي مرتبط با اين حوزه بررسي شود که در نهايت پس از استخراج زير معيارهاي رفتار برنامه ريزي شده و رفتار فرصت طلبانه که مؤثر بر کنش حسابگرانۀ کارکنان بودند از نظرات خبرگان به منظور انجام مصاحبه براي شناسايي اين عوامل به عنوان شاخص هاي نهايي از آزمون دلفي کيفي استفاده شد.
Sig) 0/000 195 268/084 0/498 15 جدول (٨): ميزان اختلاف ديدگاه خبرگان در نظرسنجي دور دوم و سوم اختلاف ٢ و ٣ معيار زيرمعيار غرض ورزي 0/357 4,857 4/500 پرخاشگري در جهت کسب اهداف شخصي و سازماني ٤/٢٨٦ ٤/٤٢٩ ٠/١٤٣ رفتار فرصت طلبانه سوداگري در جهت کسب اهداف شخصي و سازماني ٤/٢٨٦ ٤/٧١٤ ٠/٤٢٩ انحراف در جهت کسب اهداف شخصي و سازماني ٤/٥٠٠ ٤/٧٨٦ ٠/٢٨٦ برنامۀ دنبال کنندة مسير 0/571 4/571 4/000 حيلۀ گمراه کننده 0/643 4,857 4/214 رفتار برنامه ريزي شده کنترل رفتاري 0/357 4/643 4/286 واکنش بر اساس الزام 0/357 4/500 4/143 واکنش يادگيرنده 0/143 4/429 4/286 در اين قسمت به الگوي روابط بين معيارهاي اصلي با تکينک ديمتل پرداخته شد: گام نخست يا محاسبه ماتريس ارتباط مستقيم (M): زماني که از ديدگاه چند کارشناس استفاده ميشود از ميانگين حسابي سادة نظرات استفاده ميشود و ماتريس ارتباط مستقيم يا M تشکيل ميشود.