Abstract:
شفاعت اصلی اعتقادی و یکی از مهمترین بحثهای کلامی میان شیعه و اهلسنت است. هرچند اصل شفاعت بهروشنی در قرآن بیان شده و شفاعت اولیای الهی در آخرت از سوی مفسران مسلمان (شیعه و اهلسنت) پذیرفته شده است، اما به اعتقاد گروهی شفاعت فعل خدا و حق اوست و درخواست فعل وی از غیر او شرک است؛ آنان از جمله صاحبان تفسیر المنار (محمدعبده و رشیدرضا) دراینباره شبهههایی مطرح کردهاند. مفسران شیعه ازجمله صاحب تفسیر تسنیم، آیتالله جوادیآملی کوشیدهاند با آیات و قرائن روایی- کلامی به این شبههها پاسخ دهند. شفاعت تغییری در ارادۀ الهی نیست، بلکه به اذن او وقوع امری معقول و برپایه دلایل عقلی است. با توجه به مناقشهانگیز بودن مسئله شفاعت میان مسلمانان، توجه به آن ضروری است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی دو دیدگاه است. نخست شبههها درباره شفاعت مطرح شده، سپس با تکیه بر تفسیر تسنیم با دلایل قرآنی، عقلی و روایی پاسخ داده شده است. این پژوهش بهشیوه توصیفی- تحلیلی، با تکیه بر دادههای کتابخانهای سامان یافته است.
Intercession is a doctrinal principle and one of the most important theological issues in Shiite and Sunni Muslims. Although the principle of intercession is clearly stated in the Qur'an and the intercession of the Friends of God in the hereafter has been accepted by Muslim commentators (Shiites and Sunnis), some believe that intercession is God's deed and His right, therefore, requesting others to do God's deed is polytheism. The commentators of Al-Manar interpretation (Mohammad Abduh and Rashid Reza) have raised some doubts about this issue. The Shiite commentators, including the author of Tasnim interpretation, Ayatollah Javadi Amoli, have tried to answer these doubts using verses and narrative-theological evidence. Intercession is not a change in the divine will, but rather a reasonable deed permitted by Him based on rational reasons. Given the controversialness of intercession among Muslims, it is necessary to take it into consideration. This research aims to study these two perspectives comparatively. First, the doubts about intercession have been addressed. Then, based on Tasnim's interpretation, the Qur'an, and rational and narrative reasons, the doubts have been answered. Relying on library resources, this research has used descriptive-analytical method.
Machine summary:
هرچند اصل شفاعت بهروشني در قرآن بيان شده و شفاعت اولياي الهي در آخرت از سوي مفسران مسلمان (شیعه و اهلسنت) پذيرفته شده است، اما به اعتقاد گروهی شفاعت فعل خدا و حق اوست و درخواست فعل وي از غير او شرك است؛ آنان از جمله صاحبان تفسیر المنار (محمدعبده و رشیدرضا) دراینباره شبهههایی مطرح کردهاند.
درباره امیدبخشترین آیه قرآن از امام باقر (علیه السلام) پرسیدند؛ حضرت فرمود: « وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى» (ضحی: 5)؛ بهزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی؛ زیرا برابر این آیه، خدا به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) مقام شفاعت را وعده داد، بهاندازهای که آن حضرت راضی شود (جوادی آملی، 1392، ج19، ص125).
خداوند به برخی از اولیای خود برای شفاعت اذن داده است؛ البته نه درباره هرکس و در هر جايي، بلکه تنها درباره کسانی که خدا بخواهد؛ یعنی هم اصل سِمت شفاعت به اذن خداست و هم شفاعتشونده و جایگاه شفاعت را او مشخص میکند.
در بیان آیتالله جوادی آشکار است که شفاعت را مستقل از امر الهي نمیداند که نافی توحید باشد تا در اراده و علم الهی دخالتی را باور داشته باشد، بلکه آن را به اذن الهی میداند و آن هم تنها برای کسانی که خدا بخواهد، چنین شفاعتی معقول و مقبول است.
در آیات شفاعت این اسلوب بهکار رفته است: آیاتی از قرآن کریم، شفاعت را بهطور مطلق از دیگران نفی میکند و آیاتی شفاعت را مخصوص خداوند شمرده و برخی دیگر از آياتع شفاعت غیر خدا را به اذن الهی ثابت میکند تا مشخص شود که شفیع در عرض خدا نیست و شفاعت مقامی است که خدا به او اعطا کرده است.