Abstract:
در تعریف نفس و بیان ویژگیهای آن در مباحث مربوط به نفسشناسی فلسفه صدرایی بحثی ویژه درباره جنسیت بیان نشده و این امر موجب شده است محققانی که در این زمینه پژوهش کردهاند، نفس را بدون جنسیت توصیف کنند؛ اما در این مقاله سعی شده است با توجه به مبانی حکمت صدرایی از قبیل وحدت نفس و بدن در مراحل متناظرِ وجودی خود و... جنسیتداشتن برای نفس تبیین شود. البته این ویژگی مختص نفس است و به سایر مجردات قابل اطلاق نیست؛ چراکه نفسانیت نفس به همراهی آن با بدن در تمام ساحات وجودی نفس است. با اثبات جنسیتداشتنِ نفس، درواقع انسانها به دو نوع اصلی تقسیم خواهند شد. ارزش این تقسیم در رد نظر برخی مکاتب فمنیستی که احقاق حقوق زنان را در برابری زن و مرد در تمام شئون میدانند و نیز تبیین تفاوتهای میان دو جنس بسیار روشن است. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانهای و تحلیل مبانی حکمت صدرایی جنسیتپذیری نفس تبیین شده است.
In the ta’wil (spiritual hermeneutic) of existence and text, facts that are hidden from the external view in the interpretation of the world and text are brought to the fore. As a philosopher, Mulla Sadra has well-founded foundations in ontology that have influenced his ta’wil style, these foundations can be regulated and the purpose of this article is to deduce these rules and show their effect on the ta’wil of text. The research method is Descriptive-analytical and based on Sadra's ontology and deals with the inference and investigation of five main rules and several sub-rules (which can be traced in the sub-branches of the main rules), and by mentioning examples of the ta’wil of text, it shows the effect of ontological rules on the ta’wil of text. The main rules extracted are the reference of essence to being, ta’wil capacities in being (levels of being), appearance, the ontological basis, compatibility of worlds in ta’wil and reference of plurality to unity. This article shows the philosophical logic of the ta’wil of text, it is considered a ta’wil theory of being, in the form of rules.
Machine summary:
اثبات جنسيت پذيري نفس بر اساس مباني حکمت صدرايي * تاريخ دريافت : ۱۴۰۱/۰۱/۰۸ تاريخ تأييد: ۱۴۰۱/۱۰/۰۱ محمدکاظم علمي سولا ** ----------------------- سيد مرتضي حسيني شاهرودي *** اکرم ساقي ٥ چکيده در تعريف نفس و بيان ويژگيهاي آن در مباحث مربوط به نفس شناسي فلسفه صدرايي بحثي ويژه درباره جنسـيت بيان نشـده و اين امر موجب شده است محققاني که در اين زمينه پژوهش کرده اند، نفس را بدون جنسيت توصيف کنند؛ اما در اين مقاله سعي شده اســت با توجه به مباني حکمت صــدرايي از قبيل وحدت نفس و بدن در مراحل متناظر وجودي خود و...
ملاصـدرا مبتني بر مباني خود يعني اصـالت وجود، وحدت تشکيکي وجود، حرکت جوهري و اتحاد علم و عالم و معلوم، انسان را واحدي ذومراتب ميداند که هر مرتبه از معرفت (حسـي، خيالي، عقلي) متناظر با مرتبه خاصي از تکامل انساني است (صدرالدين شيرازي، ۱۹۸۱م ، ج۳ص ۳۶۲) و انسان در هر يک از اين مراتب تکامل با يکي از عوالم مرتبط اســت و از آنجا که در مراتب هســتي طفره وجود ندارد، ميان مراتب وجودي انســان نيز نوعي وحدت و اتصــال خواهد بود؛ به عبارت ديگر انسـان داراي وحدت تشـکيکي اتصـالي است .
از برخي تصــريحات ملاصــدرا برميآيد که او معتقد اســت نفس قبل از خلقت بدن وجود ندارد و مولود عالم ماده و طبيعت اســت و وجودش قبل از بدن، وجودي جمعي نزد علتش اسـت ؛ مانند وجود هر معلولي که در مرتبه علت خود موجود است : «نفوس انساني پيش از ابدان به حسب کمال علتشان موجود بوده اند و سبب کامل ، همراه بودن مسبب را با ً آن لازم دارد.