Abstract:
در یک جامعه، نمایشها مانند دیگر هنرها، از آیینها، آداب و رسوم، مسابقات ورزشی - تفریحی رقصها، مبارزات سیاسی و مراسم مذهبی شکل میگیرد و بر همین اساس، رابطه تنگاتنگی با زندگی اجتماعی مردم دارد. نمایش در درون خود، نوعی کنشها و واکنشها و تضاد خیر و شر را جای داده است. این نمایشها در سنن مختلف و دورهها و موقعیتهای اجتماعی شکل گرفته است. میتوان گفت که نمایشهای شکل گرفته، تصویر بسیار کوچک و بازسازی شده از زندگی مردم، اساطیر، قهرمانان و دیگر حوادث بهشمار میروند. به همین جهت، فهم وقایع گذشته آن هم به صورت نمایش برای مردم نقش بسزایی دارد. بهعنوان نمونهای از این تئاترها، میتوان بهنمایش گلادیاتوری در آمفی تئاتر کلسئوم روم و نمایش تعزیه در تکیه دولت ایران اشاره کرد. قبل از اینکه گلادیاتوری جزئی از دنیای نمایش باشد، ابتدا مسابقه و سرگرمی بوده است. مقاله حاضر قصد دارد با تعریف نظریه ارسطو در باب نمایش، به ساختار تشکیل دهنده اجزای دو نمایش گلادیاتوری و تعزیه بپردازد. هدف دستیابی به ساختار و قراردادهای موجود در نمایش است که اهمیت بسزایی در شکلگیری نمایش دارد. این نوشتار با روش گردآوری اسنادی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در نمایش گلادیاتوری آمفی تئاتر کلوسئوم رم، بیشتر جنبه سرگرمی داشته و از لحاظ ساختاری نیز چندان به صحنه وگریم توجه نمیشده است، اما از لحاظ البسه و ابزار، توجه بیشتر بوده است. در تعزیه تکیه دولت نیز به ادوات ولباسهای جنگی توجه میشود. تفاوت این نمایش با نمایش گلادیاتوری آن است که دراین نمایش واقعه را در وجه بسیار کوچک به نمایش میگذارد.
In a society, shows, like other arts, are formed from rituals, customs, sports-entertainment competitions, dances, political campaigns, and religious ceremonies. Accordingly, it has a close relationship with people’s social life. The show contains a kind of action, reaction, and conflict between good and evil. These shows have been formed in different traditions, periods, and social situations. It can be said that the developed shows are tiny and reconstructed images of people’s lives, myths, heroes, and other events. For this reason, understanding past events in the form of a show is crucial for people. As an example of these theaters, we can mention the gladiatorial show in the arena of the Colosseum in Rome and the the Ta’zieh Show in Iran’s Tekyeh Dowlat. Before gladiator was part of the entertainment world, it was the first competition and entertainment. The present article aims to define the theory of Aristotle about the show and deal with the structure of the components of the gladiatorial and ta’zieh shows. The goal is to achieve the structure and conventions of the show, which is very important in the formation of the show. This writing was done by document collection method. The results of this research show that in the gladiatorial show of the arena of the Colosseum in Rome, there was more entertainment aspect. In terms of structure, not much attention was paid to the stage and make-up, but more attention was paid to clothes and tools. In Ta’ziyeh of the state’s reliance, attention is also paid to the tools and war clothes. The difference between this show and the gladiatorial show is that it shows the event in a small way.
Machine summary:
به عنوان نمونه اي از اين تئاترها، مي توان به نمايش گلادياتوري در آمفي تئاتر کلسئوم روم و نمايش تعزيه در تکيه دولت ايران اشاره کرد.
نتايج اين پژوهش نشان مي دهد که در نمايش گلادياتوري آمفي تئاتر کلوسئوم رم ، بيشتر جنبه سرگرمي داشته و از لحاظ ساختاري نيز چندان به صحنه وگريم توجه نمي شده است ، اما از لحاظ البسه و ابزار، توجه بيشتر بوده است .
به عنوان نمونه اي از اين تئاترها يا نمايش ها، مي توان به نمايش گلادياتوري در آمفي تئاتر کلسئوم روم و نمايش تعزيه در تکيه دولت ايران اشاره کرد.
عامل اول ، فطرت و عامل دوم سيرت و خلق است که به واسطۀ همين افعال ها و کردارها است که باعث کاميابي و ناکامي مي شود، ولي تقليد و محاکات کردار و فعل همان افسانه است که از ترکيب و تعريف افعال و کردارها به وجود آمده و مقصود از خود و سيرت ، آن است که زماني فرد را مي بينيم که در حال انجام کاري مي باشد، او را به آن کار متصف مي سازيم و منظور از انديشه يا فکرت ، چيزهايي است که تمام شخصيت هاي نمايش جهت بيان مطالب خود مي گويند و به دليل ماهيتي که دارد، ارسطو آن را جزو اجزاي شش گانۀ تراژدي معرفي ميکند و مي گويد که وسايل تضمين کنندة دو جزء مي باشد و شيوه و روش در تقليد، تضمين کنندة يک جزء است .